چند پارتی...(موضوع : اسلاید بعدی)
چند پارتی...(موضوع : اسلاید بعدی)
.
کوک : هویی کوچولو وایسا ببینم
ا/ت : باز چی میخواین؟
کوک : اوه اوه کوچولو اعصبانی شده
ا/ت : ولم کننن(جیغ)
کوک : جیغ نزن (داد) بچه ها بزنینش
ا/ت : نهههه ولم کنین(جیغ و گریه)
.....فلش بک؟..
من ا/ت هستم کل زندگیم فقط برام قلدری میکردن از پدرومادرم گرفته تا مدرسه و دوستانم و قلدر های مدرسه این دیگه چه زندگی من دارم
آماده شدم رفتم مدرسه که کوک همون قلدر منو گرفت (و اتفاق هایی که افتاد)
بعداز اینکه کلی زدنش رفتن
کوک : چیشد کوچولو زخمی شدی؟
که یهو ا/ته بیهوش شد
کوک : هویی. هوییی... ب..بیدار شو (ترسیده)
ا/ت : ...
کوک : بلندش کردم بردمش سمت اتاق بهداشت کل بدنش خونی بود
دلم واسش سوخت که یهو یه تپش قلب شدید گرفتم چم شده بود احساس بدی داشتم وقتی بردمش بش سرم زدن حالش خیلی بد بود
که یهو اشک از گونم سر خورد اومد پایین چم شده بود
رفتم لباس گرفتم و بردم براش دیدم داره بهوش میاد
ا/ت : دیدم یهو بیهوش شدم وقتی بهوش اومدم دیدم کوک بالا سرمه حالم بد بود ترسیده بودم بدنم درد میکرد کل بدنم کبود شده بود ترسیده بودم از کوک خواستم جیغ بزنم که یهو
کوک گفت : ششش اروم باش خواهش میکنم
ا/ت : ت.تو باهام چیکار کردی (جیغ و گریه)
کوک ویو
وقتی گریشو دیدم بدنش کامل کبود بود معلوم بود درد داره حال خودمم بد شده بود از خودم ناراحت بودم رفتم بغلش کردم
ا/ت : ایییی درد میکنه چیکار میکنی ولم کن (جیغ و گریه)
کوک : ششش اروم باش باشه گریه نکن
ا/ت : درد دارم(گریه شدید)
کوک : باش اروم باش بیا بلندت کنم ببرمت دستشویی آب به دست و روت بزن بعد بیا برات زخماتو پانسمان کنم لباس برات آوردم
ا/ت : ولم کن تو عوضی این بلا رو سرم اوردی ازت متنفرم لازم نکرده کمکم کنی برو بیرون(جیغ)
کوک: وقتی گفت ازم متنفره قلبم درد گرفت بدون توجه به جیغاش اروم بلندش کردم رفتم دست و صورتشو شستم ولی اون فقط داشت گریه میکرد قلبم درد گرفته بود مجبور شدم....
.
امیدوارم خوشتون بیاد❤❤❤
.
#تکپارتی
#درخواستی
.
کوک : هویی کوچولو وایسا ببینم
ا/ت : باز چی میخواین؟
کوک : اوه اوه کوچولو اعصبانی شده
ا/ت : ولم کننن(جیغ)
کوک : جیغ نزن (داد) بچه ها بزنینش
ا/ت : نهههه ولم کنین(جیغ و گریه)
.....فلش بک؟..
من ا/ت هستم کل زندگیم فقط برام قلدری میکردن از پدرومادرم گرفته تا مدرسه و دوستانم و قلدر های مدرسه این دیگه چه زندگی من دارم
آماده شدم رفتم مدرسه که کوک همون قلدر منو گرفت (و اتفاق هایی که افتاد)
بعداز اینکه کلی زدنش رفتن
کوک : چیشد کوچولو زخمی شدی؟
که یهو ا/ته بیهوش شد
کوک : هویی. هوییی... ب..بیدار شو (ترسیده)
ا/ت : ...
کوک : بلندش کردم بردمش سمت اتاق بهداشت کل بدنش خونی بود
دلم واسش سوخت که یهو یه تپش قلب شدید گرفتم چم شده بود احساس بدی داشتم وقتی بردمش بش سرم زدن حالش خیلی بد بود
که یهو اشک از گونم سر خورد اومد پایین چم شده بود
رفتم لباس گرفتم و بردم براش دیدم داره بهوش میاد
ا/ت : دیدم یهو بیهوش شدم وقتی بهوش اومدم دیدم کوک بالا سرمه حالم بد بود ترسیده بودم بدنم درد میکرد کل بدنم کبود شده بود ترسیده بودم از کوک خواستم جیغ بزنم که یهو
کوک گفت : ششش اروم باش خواهش میکنم
ا/ت : ت.تو باهام چیکار کردی (جیغ و گریه)
کوک ویو
وقتی گریشو دیدم بدنش کامل کبود بود معلوم بود درد داره حال خودمم بد شده بود از خودم ناراحت بودم رفتم بغلش کردم
ا/ت : ایییی درد میکنه چیکار میکنی ولم کن (جیغ و گریه)
کوک : ششش اروم باش باشه گریه نکن
ا/ت : درد دارم(گریه شدید)
کوک : باش اروم باش بیا بلندت کنم ببرمت دستشویی آب به دست و روت بزن بعد بیا برات زخماتو پانسمان کنم لباس برات آوردم
ا/ت : ولم کن تو عوضی این بلا رو سرم اوردی ازت متنفرم لازم نکرده کمکم کنی برو بیرون(جیغ)
کوک: وقتی گفت ازم متنفره قلبم درد گرفت بدون توجه به جیغاش اروم بلندش کردم رفتم دست و صورتشو شستم ولی اون فقط داشت گریه میکرد قلبم درد گرفته بود مجبور شدم....
.
امیدوارم خوشتون بیاد❤❤❤
.
#تکپارتی
#درخواستی
۵۶۰
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.