دینگ دینگ
دینگ دینگ
هوپی: اوردن
ات: ؟
هوپی : بیا بریم غذا بخوریم
ات: باشه
هوپی : پیتزامونم رسیدددددد
ات: وای پیتزاا 😝
هوپی و ات نشستن واسه خوردن پیتزا
هوپی: ات میشه درمورد چند ساعت پیش حرف بزنیم
ات: درمورد بابام
هوپی: بله
ات: من..
هوپی: اگه اذیتت میکنه ولش کن
ات: نه اتفاقا دوست دارم با یکی حرف بزنم
خلاصه ات و هوپی هم حرف میزنن
ساعت ۱۰:۲۶ بود زنگ در دوباره به صدا دراومد
هوپی : مثل همیشه زود و سریع...ات میشه در رو باز کنی نامجونه
رفتم در رو باز کردم
نامی: سلامممم
ات: سلاممم نامجون
نامی: ات نامی صدام کن
ات: چشم...بیا تو
نامی: جیهوپ کجاست؟
ات: توی اتاقش
نامی اومد خونه
ات: بیا بشین الان میاد
هوپی: hi namyy
نامی: hi brother
هوپی: طبق معمول زود اومدی
نامی: من طبق برنامه روزانم میرم جلو
ات رفت وسایلاشو اورد
هوپی: حاضری ات
ات: اره
نامی به ساعتش نگا میکنه
نامی: خب دیگه وقت رفتنه
هوپی: خوب میموندی چرا عجله داری
نامی: شب باید زود بخوابیدم
هوپی: ok
نامی: بیا بریم ات Goodbye Jihope
هوپی:Good luck .....bye
هوپی ات رو بغل میکنه و میگه مراقب خودت باش دختر کوچولو
ات : باش....خدافززز
نامی : خدافز
هوپی: اوردن
ات: ؟
هوپی : بیا بریم غذا بخوریم
ات: باشه
هوپی : پیتزامونم رسیدددددد
ات: وای پیتزاا 😝
هوپی و ات نشستن واسه خوردن پیتزا
هوپی: ات میشه درمورد چند ساعت پیش حرف بزنیم
ات: درمورد بابام
هوپی: بله
ات: من..
هوپی: اگه اذیتت میکنه ولش کن
ات: نه اتفاقا دوست دارم با یکی حرف بزنم
خلاصه ات و هوپی هم حرف میزنن
ساعت ۱۰:۲۶ بود زنگ در دوباره به صدا دراومد
هوپی : مثل همیشه زود و سریع...ات میشه در رو باز کنی نامجونه
رفتم در رو باز کردم
نامی: سلامممم
ات: سلاممم نامجون
نامی: ات نامی صدام کن
ات: چشم...بیا تو
نامی: جیهوپ کجاست؟
ات: توی اتاقش
نامی اومد خونه
ات: بیا بشین الان میاد
هوپی: hi namyy
نامی: hi brother
هوپی: طبق معمول زود اومدی
نامی: من طبق برنامه روزانم میرم جلو
ات رفت وسایلاشو اورد
هوپی: حاضری ات
ات: اره
نامی به ساعتش نگا میکنه
نامی: خب دیگه وقت رفتنه
هوپی: خوب میموندی چرا عجله داری
نامی: شب باید زود بخوابیدم
هوپی: ok
نامی: بیا بریم ات Goodbye Jihope
هوپی:Good luck .....bye
هوپی ات رو بغل میکنه و میگه مراقب خودت باش دختر کوچولو
ات : باش....خدافززز
نامی : خدافز
- ۴.۶k
- ۲۶ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط