P

P.3

چند هفته گذشته بود. جونگ‌کوک و ا.ت هنوز رابطه‌شونو علنی نکرده بودن. با اینکه تو دلشون غوغا بود، ولی جلوی دوربین، مثل قبل رفتار می‌کردن. اما همه‌چی تا ابد نمی‌تونست پنهون بمونه.

یه روز، درست قبل از شروع یک برنامه‌ی مشترک، مدیر برنامه‌هاشون اومد سراغشون:

– «اینا چیه که درباره‌تون می‌نویسن؟ شما واقعاً با هم رابطه دارید؟»

جونگ‌کوک یه لحظه سکوت کرد، نگاهی به ا.ت انداخت، بعد محکم و آروم گفت:

– «آره. دارم. مشکلیه؟»

فضا یخ زد.

ا.ت چشماش گرد شد ولی ته دلش گرم. بالاخره یکی داشت ازش دفاع می‌کرد. اونم جلوی همه.

مدیر برنامه‌هاشون با عصبانیت گفت:

– «اگه این موضوع علنی شه، به کار دوتاتون ضربه می‌زنه! مخصوصاً تو، جونگ‌کوک. می‌دونی چقدر کمپانی روی ایمیجت سرمایه‌گذاری کرده؟»

جونگ‌کوک بی‌تفاوت گفت:

– «من فقط ایمیج نیستم. یه انسانم، با احساس. و این احساس، اسمش ا.تِ.»

**

همون شب، اونا تصمیم گرفتن همه‌چی رو خودشون علنی کنن.

تو لایوی بعدی، کنار هم نشستن. دوربین روشن شد، لبخند زدن، جونگ‌کوک دست ا.ت رو گرفت و گفت:

– «ما با همیم. نه به خاطر فشارها، نه برای شوآف... فقط چون دوستش دارم. بیشتر از هر چیزی.»

**

و حالا؟
نه‌تنها رابطه‌شون رو پذیرفتن، بلکه تبدیل شدن به یکی از پاورکاپل‌های کی‌پاپ.

همه جا پر شده بود از هشتگ جدید:
#RealLoveNotScandal
#KookieAndTForever

پایان..
دیدگاه ها (۴)

P.1اون روز خیلی گند زده بود. از همون صبح که باهاش حرف زدم، م...

P.2جیهوپ دیگه طاقت نیاورد. دید هرچی زنگ میزنه و ویس میده بی‌...

P.2چند روز بعد، همه‌چی آروم‌تر شده بود، ولی تو دل دوتاشون غو...

P.1همه‌چی با یه لایو ساده شروع شد.ا.ت اون روز اومده بود خونه...

قلب یخیپارت ۱۵از زبان ا/ت:باهم حرف زدیم و فهمیدم پیام ها درو...

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط