P
P.1
همهچی با یه لایو ساده شروع شد.
ا.ت اون روز اومده بود خونهی جونگکوک، قرار بود فقط چند دقیقه باهم لایو بگیرن، یهکم درباره آهنگ جدیدشون حرف بزنن، یهذره فان… ولی خب، اینترنت چیز بیرحمیه.
تو لایو، وقتی جونگکوک با اون لبخند لعنتیش گفت:
– «خب بچهها، مهمون ویژهمون رسید!»
و ا.ت از پشت دوربین اومد تو کادر، با موهای باز و سوییشرت گشاد جونگکوک تنش… مردم دیگه تمومش کردن.
هشتگها ترکید.
#JungkookT_Dating
#TheyLiveTogether?!
#ThatWasHisSweater
ا.ت اصلاً فکر نمیکرد فقط یه لایو باعث شه که فرداش، صبح با هزار تا نوتیف بیدار شه. جونگکوک براش پیام داد:
– «هی… خیلی شلوغ شده. خوبی؟»
ا.ت فقط یه ویس فرستاد، صداش خسته اما خندون:
– «فکر کنم الان رسماً زن تو شدم بدون اینکه بفهمیم.»
جونگکوک خندید. اون خندهی خاصش… اما ته تهاش، یه چیزی عوض شده بود. یه چیزی بینشون، که دیگه فقط "دوستی" نبود.
همهچی با یه لایو ساده شروع شد.
ا.ت اون روز اومده بود خونهی جونگکوک، قرار بود فقط چند دقیقه باهم لایو بگیرن، یهکم درباره آهنگ جدیدشون حرف بزنن، یهذره فان… ولی خب، اینترنت چیز بیرحمیه.
تو لایو، وقتی جونگکوک با اون لبخند لعنتیش گفت:
– «خب بچهها، مهمون ویژهمون رسید!»
و ا.ت از پشت دوربین اومد تو کادر، با موهای باز و سوییشرت گشاد جونگکوک تنش… مردم دیگه تمومش کردن.
هشتگها ترکید.
#JungkookT_Dating
#TheyLiveTogether?!
#ThatWasHisSweater
ا.ت اصلاً فکر نمیکرد فقط یه لایو باعث شه که فرداش، صبح با هزار تا نوتیف بیدار شه. جونگکوک براش پیام داد:
– «هی… خیلی شلوغ شده. خوبی؟»
ا.ت فقط یه ویس فرستاد، صداش خسته اما خندون:
– «فکر کنم الان رسماً زن تو شدم بدون اینکه بفهمیم.»
جونگکوک خندید. اون خندهی خاصش… اما ته تهاش، یه چیزی عوض شده بود. یه چیزی بینشون، که دیگه فقط "دوستی" نبود.
- ۲۹.۳k
- ۲۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط