پارت سوم
#پارت_سوم
با اومدن استاد جوانی که کت و شلوار تمام مشکی پوشیده بود همه نفسهاشونو توی سینشون حبس کردن..
_جیهوپ
حاجی این استادمونه؟
_نامجون
حس میکنم اومدم سینما..
_رکسانا
واو.. اون خیلی خوشگلههه!
سوین بیصدا به استاد جدید چشم دوخته بود.. ضربان قلبش به شدت بالا رفته بود و تنش رو به گرم شدن میرفت..
_استاد کیم
لطفا بشینین..
همه روی صندلی هاشون نشستن..
رکسانا سمت سوین چرخید و با هیجان شروع کرد حرف زدن..
_رکسانا
فکر کنم دارم..
ولی حرفشو با دیدن چهره سوین که اصلا حواسش به اون نبود قطع کرد..
_جیهوپ
هی سوین..
_نامجون
تشنج کرده؟
_جیهوپ
فکر کنم اره! سوین!
رکسان خواست کمی سوین و تکون بده ولی جیهوپ مانع شد..جیهوپ خودکارشو برداشت و از پشت داخل گوش سوین کرد و باعث شد سوین با صدای نسبت بلندی اعتراض کنه
_سوین
آخخخ گوشممم!!!
همه توجهشون به سوین جلب شد.. استاد سرشو از توی برگه هاش بیرون اورد و به سوین چشم دوخت..
_سوین
ب..ببخشید استاد..
_استاد کیم
کی اینکارو کرد؟ کدومتون بودین؟
_نامجون
من که نبودم..
_جیهوپ
خب فکر کردم تشنج کرده! تکون نمیخورد.. ترسیدم!
همه با لحن جیهوپ خندیدن..
_استاد کیم
خب بسه! بهتره یکی یکی خودتونو معرفی کنین..
_رکسانا
ببخشید استاد قراره همیشه کلاسمون انقدر خشک باشه؟اینجوری خسته کنندس(با عشوه)
_استاد کیم
بستگی به خودتون داره.. اگه کلاس خوبی باشین میتونیم باهم رفیق باشیم..خب خانوم جیغ جیغو!
_سوین
با.. با منین؟
_جیهوپ
استاد بهتره جای جیغ جیغو بهش بگین جِغجِغه اینجوری بهتره!
_سوین
خفه شو جیهوپ.. (با صدای اروم)
_استاد کیم
خانوم جغجغه.. نمیای خودتو معرفی کنی؟
با اومدن استاد جوانی که کت و شلوار تمام مشکی پوشیده بود همه نفسهاشونو توی سینشون حبس کردن..
_جیهوپ
حاجی این استادمونه؟
_نامجون
حس میکنم اومدم سینما..
_رکسانا
واو.. اون خیلی خوشگلههه!
سوین بیصدا به استاد جدید چشم دوخته بود.. ضربان قلبش به شدت بالا رفته بود و تنش رو به گرم شدن میرفت..
_استاد کیم
لطفا بشینین..
همه روی صندلی هاشون نشستن..
رکسانا سمت سوین چرخید و با هیجان شروع کرد حرف زدن..
_رکسانا
فکر کنم دارم..
ولی حرفشو با دیدن چهره سوین که اصلا حواسش به اون نبود قطع کرد..
_جیهوپ
هی سوین..
_نامجون
تشنج کرده؟
_جیهوپ
فکر کنم اره! سوین!
رکسان خواست کمی سوین و تکون بده ولی جیهوپ مانع شد..جیهوپ خودکارشو برداشت و از پشت داخل گوش سوین کرد و باعث شد سوین با صدای نسبت بلندی اعتراض کنه
_سوین
آخخخ گوشممم!!!
همه توجهشون به سوین جلب شد.. استاد سرشو از توی برگه هاش بیرون اورد و به سوین چشم دوخت..
_سوین
ب..ببخشید استاد..
_استاد کیم
کی اینکارو کرد؟ کدومتون بودین؟
_نامجون
من که نبودم..
_جیهوپ
خب فکر کردم تشنج کرده! تکون نمیخورد.. ترسیدم!
همه با لحن جیهوپ خندیدن..
_استاد کیم
خب بسه! بهتره یکی یکی خودتونو معرفی کنین..
_رکسانا
ببخشید استاد قراره همیشه کلاسمون انقدر خشک باشه؟اینجوری خسته کنندس(با عشوه)
_استاد کیم
بستگی به خودتون داره.. اگه کلاس خوبی باشین میتونیم باهم رفیق باشیم..خب خانوم جیغ جیغو!
_سوین
با.. با منین؟
_جیهوپ
استاد بهتره جای جیغ جیغو بهش بگین جِغجِغه اینجوری بهتره!
_سوین
خفه شو جیهوپ.. (با صدای اروم)
_استاد کیم
خانوم جغجغه.. نمیای خودتو معرفی کنی؟
۲.۹k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.