MaahBanafsham

#Maah_Banafsham

#part125

+تو اون مدت نمیرفتی به بابات سر بزنی؟!

_چرا مگه میتونستم بهش سر نزنم؟؟روزی سه چهار بار میرفتم پیشش،به اسرار خودش اومدم پیش مامان و کفیلش شدم،باباهم که دید خیلی دارم اذیت میشم شرکت خودشو و این خونرو داد بهم،خودشم رفت تو یه شرکت دیگش که تو شرقه تهرانه

+چه بابای مهربونی داری

_اره تنها کسی بود و هست که تو زندگیم دخالت نکرده و نمیکنه،فقط بعضی اوقات زنگ میزنه بهم و حالمو میپرسه و رفع دلتنگی میکنیم

+گفتی بهش باهمیم؟!

_اره خیلی خوشحال شد،با اینکه ندیدتت هی میگفت دختر خوشگلمو بیار اینجا ببینمش

+خیلی مشتاقم باباتو ببینم،راستی مامانت کجاست؟!

_با رفیقاش خوش گذرونی

+اها

_اره،بهش نگفتم زن گرفتم وگرنه میومد اینجا ده روز میموند

+اع ارسلان،گناه داره مادرته ناراحت میشه بهش بگو

_ازدواجمون رسمی شد،چشم سروقت اصلا همون موقع بهش میگم

+افرین

دیگع چیزی نگفتم و دیانا هم با موهام مشغول بود،خیلی موهامو دوست داشت اینو فهمیده بودم

_دوسشون داری؟!

+چیو

_موهامو میگم

+ارع خیلی جذابن(ذوق)

_پس چرا هیچ وقت مثل الان باهاشون ور نرفتی

+چون تا جایی که شناختمت بدت میاد کسی به موهات دست بزنه

+تو بقیه نیستی،یادت باشه

با این حرفم چشماش برقی زد و سرشو اورد پایین،ب‌..و..س..ه ارومی به شقیقم زد.....
دیدگاه ها (۰)

#Maah_Banafsham ‌#part126‌+خیلی دوستدارم ارسلان‌چیزی نگفتم ف...

#Maah_Banafsham ‌#part127‌+بوست کنم چی؟!‌_اوم ‌دیانا یکم بلن...

#Maah_Banafsham ‌#part124‌+ارسلان‌_جوننن‌+ولی زشته نریم‌اخمی...

#Maah_Banafsham ‌#part123‌_اره،اول عصبی شدم،میخاستم بتوپم به...

پارت ۱۳علامت جی _ علامت ا.ت++چه درخواستی ؟ _بابام یک شرط گذا...

ارباب مرگبار من: پارت ۱میسو یا همون ات: ۱۹ سالمه قدم ۱۶۸ باب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط