*my idol love*PT5
یونگی گفت(گایز فکر نمیکنین که باید بریم؟)ا/ت(اره به نظرم بنظرم بریم)همه ی اعضا موافقت کردن و رفتیم منو تا د خوابگاه با پسرا رفتیم دیگه ساعت حدودای چهار و پنج بود یونگی به منو پسرا گفت(گایز من یه چند تا کار دارم باید برم اگه اشکالی نداره ا/ت پیش شماها باشه)نامجون(نه اوکیه)یونگی(ا/ت پس پیش پسرا باش وقتی کارم تموم شد میام)ا/ت(باشه. مراقب خودت باش) و از یونگی خداحافظی کردیم و رفتیم توی خونه خودمو انداختم رو مبل و گفتم(من میخوام برم یکم بگردم چیکار کنم؟)جیمین(بادیگارد شخصی داری که میتونی باهاش بری)ا/ت(فکر خوبیه)به شماره ای که پی دی نیم بهم داده بود زنگ زدم.علامت بادیگارد& علامت ا/ت+ (استایل ا/ت اسلاید دوم)
&سلام.
+سلام ببخشید مزاحم شدم اقای پی دی نیم گفتن که شما بادیگارد شخصی من هستین درسته؟
&بله درسته کاری داشتین؟
+راستش میخواستم برم بیرون برای همین بهتون زنگ زدم
&میتونید بگین کجا هستین؟
+بله من الان خوابگاه هستم
&تا چند دقیقه دیگه اونجا هستم
+ممنون
از پسرا خداحافظی کردم و رفتم بیرون ماشین بادیگاردم دم در بود رفتم و سوار شدم
&کجا میخواین برین خانم اممم؟
+میتونی ا/ت صدام کنی و با من خودمونی باش نیازی نیست رسمی حرف بزنی)
&اهان شماهم میتونین منو جی هیانگ صدا کنید
+باشه. خب دلم میخواد..... نمیدونم شما ایده ای ندارین؟
&امممممم میتونیم بریم ی پارک
+اره خوبه
راه افتادیم سمت یکی از پارک های سئول توی راه یونگی بهم پیام دادو گفت(ا/ت کجایی؟)
علامت یونگی-
+ردارم میرم پارک
-پارک با کی؟
+بادیگاردم
-اهان.
+چرا چیزی شده؟
-نه همینجوری پرسیدم
+اوکی
با صدای بادیگاردم به خودم اومدم که میگفت&رسیدیم از ماشین پیاده شدم کلاه و عینک افتابی و ماسک داشتم پس نگران نبودم کسی بشناستم داشتم راه میرفتم که دلم خواست عکس بگیرم موقعیتم ر چک کردم و ماسک و کلاهم رو برداشتم یه عکس دو عکس اومدم سومی رو بگیرفم که بله دوتا ساسنگ افتادن دنبالم بدون مکس شروع کردم دویدن جی هیانگ هم پشت سرم که پام به یه سنگ گیر کردم و با صرت خوردم زمین جی هیانگ براید استایل بغلم کرد دیگه چاره ای نبود چون برای این که نیوفتم دستم رو حلقه کردم دور گردنش گذاشتم تی ماشین و سوار شد در هارو قفل کرد و گفت&ا/ت شی خوبین؟
+اره فقط فک کنم زانوم زخم شده پیشونیم هم درد میکنه
دستم رو کشیدم رو پیشونیم وقتی دستم رو دیدم که خونیه متوجه شدم پیشونیم داره خون میاد یه دستمال برداشتم و گذاشتم روش
&میخواین برین خوابگاه یا خونه؟
+خوابگاه
&باشه
*پرش زمانی خابگاه)
دم خوابگاه پیاده شدم و رفتم تو همین که در رو باز کردم با یونگی رو به رو شدم
-ا/ت چ چرا پیشونیت خونیه زانوت اون دیگه چرا؟!
+داستان داره
اومدم روی مبل نشستم که دیدم یونگی با جعبه ی کمک های اولیه داره میاد سمتم پسرا هم نشسته بودن نشست پایین پام و گفت
-تا من دارم زانوت رو زد اعفونی میکنم برامون تعریف کن چیشده
شروع کردم تعریف کردن
علامت نامجون^ علامت جین% علامت جیمین# علامت تهیونگ* علامت کوک@ علامت هوپی$
%فک نمیکردم اینقدر زود دنبالت کنن
#بیشتر مراقب باش ا/ت
-بیا اینم از پاهات
+ممنون یونگیا
بعد از این که پام رو باند پیچی کرد نشستیم پیش پسرا و کلی باهم حرف زدیم
دیگه ساعت حدودای ساعت 11 بود که یونگی گفت(احساس میکنم ا/ت میخواد بره خونه)
+اره راستش
-اشکال نداره میتونیم بریم خونه
از پسرا خداحافظی کردیم و رفتیم سمت خونه ی یونگی لباسام(اسلاید اخر)رو عوض کردم و رفتم خوابیدم که یونگی در اتاقم و باز کرد و گفت(بیداری؟)
+داشتم میرفتم بخوابم چرا؟
-هیچی خوابم نمیبرد:)
+بیا اینجا
اومد و خودشو انداخت روی تخت بغلم کرد و روی زخم پیشونیم بوسه ی ارومی زد و گفت
-بیا خوب شد
خندیدم و توی بغلش خودمو جا دادم کم کم چشمام گرم شد و خوابم برد.
&سلام.
+سلام ببخشید مزاحم شدم اقای پی دی نیم گفتن که شما بادیگارد شخصی من هستین درسته؟
&بله درسته کاری داشتین؟
+راستش میخواستم برم بیرون برای همین بهتون زنگ زدم
&میتونید بگین کجا هستین؟
+بله من الان خوابگاه هستم
&تا چند دقیقه دیگه اونجا هستم
+ممنون
از پسرا خداحافظی کردم و رفتم بیرون ماشین بادیگاردم دم در بود رفتم و سوار شدم
&کجا میخواین برین خانم اممم؟
+میتونی ا/ت صدام کنی و با من خودمونی باش نیازی نیست رسمی حرف بزنی)
&اهان شماهم میتونین منو جی هیانگ صدا کنید
+باشه. خب دلم میخواد..... نمیدونم شما ایده ای ندارین؟
&امممممم میتونیم بریم ی پارک
+اره خوبه
راه افتادیم سمت یکی از پارک های سئول توی راه یونگی بهم پیام دادو گفت(ا/ت کجایی؟)
علامت یونگی-
+ردارم میرم پارک
-پارک با کی؟
+بادیگاردم
-اهان.
+چرا چیزی شده؟
-نه همینجوری پرسیدم
+اوکی
با صدای بادیگاردم به خودم اومدم که میگفت&رسیدیم از ماشین پیاده شدم کلاه و عینک افتابی و ماسک داشتم پس نگران نبودم کسی بشناستم داشتم راه میرفتم که دلم خواست عکس بگیرم موقعیتم ر چک کردم و ماسک و کلاهم رو برداشتم یه عکس دو عکس اومدم سومی رو بگیرفم که بله دوتا ساسنگ افتادن دنبالم بدون مکس شروع کردم دویدن جی هیانگ هم پشت سرم که پام به یه سنگ گیر کردم و با صرت خوردم زمین جی هیانگ براید استایل بغلم کرد دیگه چاره ای نبود چون برای این که نیوفتم دستم رو حلقه کردم دور گردنش گذاشتم تی ماشین و سوار شد در هارو قفل کرد و گفت&ا/ت شی خوبین؟
+اره فقط فک کنم زانوم زخم شده پیشونیم هم درد میکنه
دستم رو کشیدم رو پیشونیم وقتی دستم رو دیدم که خونیه متوجه شدم پیشونیم داره خون میاد یه دستمال برداشتم و گذاشتم روش
&میخواین برین خوابگاه یا خونه؟
+خوابگاه
&باشه
*پرش زمانی خابگاه)
دم خوابگاه پیاده شدم و رفتم تو همین که در رو باز کردم با یونگی رو به رو شدم
-ا/ت چ چرا پیشونیت خونیه زانوت اون دیگه چرا؟!
+داستان داره
اومدم روی مبل نشستم که دیدم یونگی با جعبه ی کمک های اولیه داره میاد سمتم پسرا هم نشسته بودن نشست پایین پام و گفت
-تا من دارم زانوت رو زد اعفونی میکنم برامون تعریف کن چیشده
شروع کردم تعریف کردن
علامت نامجون^ علامت جین% علامت جیمین# علامت تهیونگ* علامت کوک@ علامت هوپی$
%فک نمیکردم اینقدر زود دنبالت کنن
#بیشتر مراقب باش ا/ت
-بیا اینم از پاهات
+ممنون یونگیا
بعد از این که پام رو باند پیچی کرد نشستیم پیش پسرا و کلی باهم حرف زدیم
دیگه ساعت حدودای ساعت 11 بود که یونگی گفت(احساس میکنم ا/ت میخواد بره خونه)
+اره راستش
-اشکال نداره میتونیم بریم خونه
از پسرا خداحافظی کردیم و رفتیم سمت خونه ی یونگی لباسام(اسلاید اخر)رو عوض کردم و رفتم خوابیدم که یونگی در اتاقم و باز کرد و گفت(بیداری؟)
+داشتم میرفتم بخوابم چرا؟
-هیچی خوابم نمیبرد:)
+بیا اینجا
اومد و خودشو انداخت روی تخت بغلم کرد و روی زخم پیشونیم بوسه ی ارومی زد و گفت
-بیا خوب شد
خندیدم و توی بغلش خودمو جا دادم کم کم چشمام گرم شد و خوابم برد.
۱۱.۲k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.