" درد "
" درد "
پارت۱۶
جیمین:اروم باش همه چی درست میشه
ا/ت:چیو میخای درست کنی ها؟ من کامل نیستم بزار برم(گریه)
پرستارا بعد از تزریق ارامبخش به سرم فاصله گرفتن و بدن ا/ت فقط توی اغوش جیمین بود
ا/ت:تو که کار خودتو کردی دیگه از من چی میخوای...
جیمین:اینجوری نگو ا/ت بیشتر عذابم میده
با اثر ارامبخش دیگه فقط هق هقام بود که اروم نمیگرفت...
ا/ت:تا کی....من..باید..ع..عذاب بکشم؟...
جیمین:هیسس دیگه بهش فکر نکن
اروم سرمو از روی سینش بلند کرد و خابوند رو تخت...
ا/ت:نمیخام... ببینمت
نگاهمو ازش گرفتم گرفتم اما متوجه ی سرافکندگیش شدم
...
پارت۱۶
جیمین:اروم باش همه چی درست میشه
ا/ت:چیو میخای درست کنی ها؟ من کامل نیستم بزار برم(گریه)
پرستارا بعد از تزریق ارامبخش به سرم فاصله گرفتن و بدن ا/ت فقط توی اغوش جیمین بود
ا/ت:تو که کار خودتو کردی دیگه از من چی میخوای...
جیمین:اینجوری نگو ا/ت بیشتر عذابم میده
با اثر ارامبخش دیگه فقط هق هقام بود که اروم نمیگرفت...
ا/ت:تا کی....من..باید..ع..عذاب بکشم؟...
جیمین:هیسس دیگه بهش فکر نکن
اروم سرمو از روی سینش بلند کرد و خابوند رو تخت...
ا/ت:نمیخام... ببینمت
نگاهمو ازش گرفتم گرفتم اما متوجه ی سرافکندگیش شدم
...
۹.۹k
۱۵ تیر ۱۴۰۲