به کوک که داشت صدام میزد توجهی نکردم
به کوک که داشت صدام میزد توجهی نکردم
یهو با ماشین جلو پام ترمز گرفت
+یه دقیقه باهات حرف دارم
زدم زیر گریه
_میشه ولم کنی؟ لطفااااا
+بیا باهم درستش میکنیم رائل... لج نکن
یکم همونطور موندم و سوار شدم
راه افتاد
+میدونی من اونروز باهات یکم تند حرف زدم.. این مدت ندیدمت که با خودم کنار بیام... حالا خوبم.. نمیگم کامل کنار اومدم ولی بهترم... سعی میکنم بیشتر باهاش کنار بیام... بلاخره قلب خودته... نمیشه که به زور عاشق خودم کنمت... به هرحال... الانشم نمیخوام از دستت بدم... ولی به عنوان یه دوست صمیمی... میدونم قلبت آسیب دیده.. الان من کنارتم و باهم همه چیو درست میکنیم
مکث کرد
+عشق اول هیچوقت فراموش نمیشه... اون وقتی رفت من نابود شدم... فکر کردم دیگه نمیتونم به کسی حسی داشته باشم تا اینکه تورو دیدم
روکرد سمتم
+نمیخوای بدونی عشق اولم کی بوده؟
_الان حتی اسم خودمو یادم نمیاد... توان حرف زدن ندارم
+خب پس خودم میگم... عشق اول من همونیه که الان ته به خودش نزدیکش کرده
روکردم سمتش
_یونا؟
لبخند تلخی زد و سرشو تکون داد
+ته میخواد از منم انتقام بگیره..
اون خبر داشت که من جونم به یونا وصل بود
_چطور فراموشش کردی؟
+خودمم نمیدونم
هیچی نگفتم... ماشینو کنار خیابون پارک کرد و رو کرد سمت من
+میخوام کمکت کنم به ته برسی...
نگاش کردم
_نمیشه
+میشه... ته حسوده فقط باید حساسش کنیم
_نشنیدی چی گفت مگه... نامزدیش نزدیکه
لباشو رو هم فشار داد و چشاشو بست... چند ثانیه گذشت دوباره لبخند زد
+نمیزاریم به اونجاها برسه...
_چطوری؟
+من میخوام بیشتر به شرکت سر بزنم از این به بعد... اونجا بیشتر گرم میگیریم که ببینه
_خب اونم با یونا گرم میگیره
شونه هاشو بالا انداخت
+تو که میدونی همش فیکه نه؟
بدون هیچ حرفی نگاش کردم... واقعا فیک بود؟
_نمیدونم
+همش فیکه... ولی ته حتی اگه بدونه رابطه منو تو فیکه باز اذیت میشه
_اگه نبود چی
+هیچی دیگه... اونموقه کاریش نمیشه کرد ولی من چون رابطتونو خراب کردم خودمم قول میدم درستش کنم
و دستشو دراز کرد سمتم و با لبخند گفت:
+این دیگه دست رفاقته...
باهاش دست دادم...
_بهم قول بده نمیزاری از دستش بدم
لباشو جمع کرد
+تاجایی که من میدونم بهت بی حس نیست... از روی کاراش میگم... سعی میکنم همه چیو درست کنم
_ممنون
+خب حالا باید برسونمت خونه... فردام میام دنبالت باهم بریم شرکت
_خودم میام
+میخوای نقشمونو خراب کنی؟
یهو با ماشین جلو پام ترمز گرفت
+یه دقیقه باهات حرف دارم
زدم زیر گریه
_میشه ولم کنی؟ لطفااااا
+بیا باهم درستش میکنیم رائل... لج نکن
یکم همونطور موندم و سوار شدم
راه افتاد
+میدونی من اونروز باهات یکم تند حرف زدم.. این مدت ندیدمت که با خودم کنار بیام... حالا خوبم.. نمیگم کامل کنار اومدم ولی بهترم... سعی میکنم بیشتر باهاش کنار بیام... بلاخره قلب خودته... نمیشه که به زور عاشق خودم کنمت... به هرحال... الانشم نمیخوام از دستت بدم... ولی به عنوان یه دوست صمیمی... میدونم قلبت آسیب دیده.. الان من کنارتم و باهم همه چیو درست میکنیم
مکث کرد
+عشق اول هیچوقت فراموش نمیشه... اون وقتی رفت من نابود شدم... فکر کردم دیگه نمیتونم به کسی حسی داشته باشم تا اینکه تورو دیدم
روکرد سمتم
+نمیخوای بدونی عشق اولم کی بوده؟
_الان حتی اسم خودمو یادم نمیاد... توان حرف زدن ندارم
+خب پس خودم میگم... عشق اول من همونیه که الان ته به خودش نزدیکش کرده
روکردم سمتش
_یونا؟
لبخند تلخی زد و سرشو تکون داد
+ته میخواد از منم انتقام بگیره..
اون خبر داشت که من جونم به یونا وصل بود
_چطور فراموشش کردی؟
+خودمم نمیدونم
هیچی نگفتم... ماشینو کنار خیابون پارک کرد و رو کرد سمت من
+میخوام کمکت کنم به ته برسی...
نگاش کردم
_نمیشه
+میشه... ته حسوده فقط باید حساسش کنیم
_نشنیدی چی گفت مگه... نامزدیش نزدیکه
لباشو رو هم فشار داد و چشاشو بست... چند ثانیه گذشت دوباره لبخند زد
+نمیزاریم به اونجاها برسه...
_چطوری؟
+من میخوام بیشتر به شرکت سر بزنم از این به بعد... اونجا بیشتر گرم میگیریم که ببینه
_خب اونم با یونا گرم میگیره
شونه هاشو بالا انداخت
+تو که میدونی همش فیکه نه؟
بدون هیچ حرفی نگاش کردم... واقعا فیک بود؟
_نمیدونم
+همش فیکه... ولی ته حتی اگه بدونه رابطه منو تو فیکه باز اذیت میشه
_اگه نبود چی
+هیچی دیگه... اونموقه کاریش نمیشه کرد ولی من چون رابطتونو خراب کردم خودمم قول میدم درستش کنم
و دستشو دراز کرد سمتم و با لبخند گفت:
+این دیگه دست رفاقته...
باهاش دست دادم...
_بهم قول بده نمیزاری از دستش بدم
لباشو جمع کرد
+تاجایی که من میدونم بهت بی حس نیست... از روی کاراش میگم... سعی میکنم همه چیو درست کنم
_ممنون
+خب حالا باید برسونمت خونه... فردام میام دنبالت باهم بریم شرکت
_خودم میام
+میخوای نقشمونو خراب کنی؟
۲.۷k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.