ویو جنا

"𝐦𝐲 𝐡𝐮𝐬𝐛𝐚𝐧𝐝"
𝐜𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 :𝟏
𝐏𝐚𝐫𝐭:۷

"ویو جنا"


ولی یکی کنارم وایساد و کشیدم کنار

کوک: چه غلطی داری میکنی؟!

اب و بست.
سمت سینک رفتم
با بغض گفتم:

_نبن..د اون ..سوخت ..کلا، ب..اید خیس.. بخو...

محکم کشیدتم و برد عقب..
و داد زد

کوک: دست نزن..
جنا: خب چرا داد می زنیی!؟

با مظلومیت و عصبانیت گفتم.

کوک: چیکار میکنی؟!!!!
بازم بلند حرف می زد.

جنا: رفتم بالا..بعد یادم.رف..ت ..سو..خت..
کوک: نمیخوادد چییزی درست کنی..

کلا عادت داشت داد بی داد کنه.
این همه درد و تحمل کردم
این همه بلا سرم امد که اخرم داد بزنه سرم.

مثلا خواست اروم تر باشه ولی از رگایه برجسته گردن و اتیشش معلوم بود عصبیه

کوک: فقط...برو ..از جلو چشمم گم شو باشه.؟؟.فقط همین..

ولی بعدش خودش رفت تو طبقه بالا..

لعنتی دست و پا چلفتی..

وای برا امروز بسمه.
منکه گشنمم نیست.
ظرفارو شستم و رفتم اتاق.

همینطورری رو تخت قل میخوردم.
چرا احساس معذب بودن میکنم؟!
انگار یکی نگام میکنه

و احساس کردم صدایی شنیدم
سرم و بلند کردم که دیدم از بالکنه.

اروم بلند شدم و رفتم سمتش.
در و باز کردم وارد شدم.
اینجا بالکنشم قشنگ بود.
جلو تر نرفتم جون ارتفاع داشت
و تو قدم اول جونگکوک و دیدم که به محافطایه سنگی نکیه داده بود و تلفنی صحبت می کرد.

بهتر بود برگردم داخل.
تو اتاق برگشتم.
وای بسه لوس بازی.
از اتاق خارج شدم
داخل پذیرایی شروع کردم فیلم دیدن

البته کارتون دیدن.
چون داشتم...*عروس مرده *رو می دیدم.
و تقریبا رو کاناپه نرم ولو شده بودم و چشمام خسته بود.
...
چشمام و باز کردم.
پتو روم بود.
نشستم
تلوزیون خاموش بود و فهمیدن اینکه شب شده سخت نبود چون دوباره این خونه با نورایه کم روشن بود..

چقدر تبل بازی در میارم..

این خونه انقدر سوت و کوره که ادم‌نمیفهمه کسی داخلش هست یا نه.

این مگه رئیس شرکت نیست؟
پس چرا امروز خونست؟؟

____
دوستان من عاشق کامنتاتونم
و وقتی اینجوری کامنت میزارید بیشتر خوشم میزارید
مثلا درباره فیک و شخصیتا حرف میزنید
دیدگاه ها (۶۷)

"𝐦𝐲 𝐡𝐮𝐬𝐛𝐚𝐧𝐝"𝐜𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 :𝟏𝐏𝐚𝐫𝐭:۸"ویو جنا"از جام بلند شدمپتو رو ج...

وقت لالالالاالابای بایییی

"𝐦𝐲 𝐡𝐮𝐬𝐛𝐚𝐧𝐝"𝐜𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 :𝟏𝐏𝐚𝐫𝐭:۶"ویو جنا"به من چه اینجا چییزی پی...

"𝐦𝐲 𝐡𝐮𝐬𝐛𝐚𝐧𝐝"𝐜𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 :𝟏𝐏𝐚𝐫𝐭:۵"ویو جنا".ولی سریع اشکایه جدید ج...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁴ می خوام وقتی رفتیم خونه ازش تشکر ک...

"شراب سرخ" Part: ⁷ویو کایبا کمک افراد عمارت و یکم خون و خون ...

{مافیای من}{پارت ۱۰}باشه عشقم بخواب کوک ویو همین طور مونده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط