سناریو استری کیدز

✦ وقتی تو عضو بی‌بی‌مانستر هستی و توی فستیوال اجرا می‌کنی و یه بخش ووکال قوی رو اجرا میکنی

بنگچان:
همون لحظه‌ای که اوج صداتو می‌زنی، انگار زمان براش می‌ایسته.
چشم‌هاش گرد میشه، بعد لبخند آروم و غرورآلودی روی لبش می‌شینه.
بی‌صدا میگه:چقدر قوی بود…
و ته دلش یه چیزی مثل گرمیِ افتخار می‌جوشه ، انگار یکی از خودش داره روی صحنه می‌درخشه.

لینو:
انگار اصلاً آماده چنین صدایی ازت نبوده.
چشماش ریز میشه، بعد آهسته لبخند می‌زنه—از اون لبخندایی که فقط وقتی واقعاً تحت‌تأثیره می‌زنه.
سرشو کمی کج می‌کنه و زیرلب میگه:
این دختر… خطرناک قشنگ می‌خونه
و توی دلش حس می‌کنه خیلی بیشتر از یه هوادار معمولی مجذوبت شده.

چانگبین:
اولش شوکه میشه؛ انگار نفسش بند میاد.بعد دستشو می‌کوبه به بازوی هان و با صدای خفه‌شده میگه:دیدی چطور بود ؟
اما پشت اون هیجان یه حس عجیبیه…
احساس غروری که نمی‌دونه چرا انقدر بزرگه.انگار با هر نتی که می‌زدی، قلب اونم محکم‌تر می‌زد.

هیونجین:
سرشو بلند می‌کنه و کاملاً به تو خیره می‌مونه.
چشم‌هاش آروم میشه… اون‌طوری که فقط وقتی چیزی رو واقعاً با جان و دل احساس می‌کنه.
آرام، انگار تازه از خواب بیدار شده، میگه:
صداش… مثل نقاشی زیباست
و بدون اینکه بخواد، دستش روی قلبش سفت میشه—حس می‌کنه چیزی توی صدا و حضور تو، مستقیماً میره روی نقطه ضعفش.

هان:
اولش با هیجان نگاهت می‌کنه،
ولی وسط اوج کارت، یک‌دفعه ساکت میشه.انگار چیزی توی نگاهت، توی نفس‌هات، توی قدرت صدات، بهش برخورد کرده.
کمی سرشو پایین می‌اندازه و لبخند محوی می‌زنه:چطور ممکنه یکی این‌قدر با احساس بخونه؟
و خودش هم نمی‌فهمه چرا دلش کمی می‌لرزه.

فیلیکس:
تا می‌شنوه صدات میره بالا،
چشم‌هاش برق می‌زنه از اون برق‌هایی که فقط وقتی برات می‌درخشه.
آهسته، خیلی آهسته میگه:
چقدر… دلنشینه صداش
و لبخندی گرم از ته دلش می‌اد.
لحظه‌ای حس می‌کنه اگر روی صحنه بودی و بهش نگاه می‌کردی… ممکن بود قلبش واقعاً از تپیدن بیفته.

سونگمین:
آرام، جدی، و تمام‌قد محو میشه.
ووکال تو براش مثل یه لحظه ناب موسیقیاییه.
کم‌کم گوشه لبش جمع میشه و نگاهش نرم میشه:
کاش بتونم باهاش یک همکاری داشته باشم ... اون دختر خیلی عالیه ...

جونگین:
از همه بیشترین واکنش رو داره.
وقتی اون قسمت سخت رو می‌زنی، انگار یه ضربه به قلبش می‌خوره.
چشماش برق می‌زنه، بعد لبش از تعجب نیمه باز می‌مونه.
یواش، طوری که فقط خودش می‌شنوه، میگه:
چطور هر بار… قشنگ‌تر می‌شی؟
و خودش رو جمع می‌کنه که کسی لرزش صداش رو نشنوه.


#سونگمین #جونگین #هان #سناریو #استری‌کیدز