smile
smile
part36
4 روز بعد
میجون: ا/ت بورا من میرم بیرون شب میام
بورا: کجا؟
میجون: پیش دوستا
بورا: باشه
میجون: ا/ت ا/ت
ا/ت: جانم داداش
میجون: چیزی لازم نداری بیارم
ا/ت: نه داداش مرسی لازم ندارم
میجون: باشه
رفتم بیرون هیونو و دویون بودن
میجون: جونگکوک کجاست؟
هیونو: گفت نمیاد با تو قهره
میجون: زنگ بزن بهش
هیونو: باشه صبر کن
دویون: چیزی بین شما شده؟
میجون؛ چیز مهمی نیست
هیونو: الو
کوک: الو
هیونو: کی میای؟
کوک: من نمیام
هیونو: میجون میگه بیا
کوک: من پشت سرتم
دویون: دیوونه اینجا بودی
کوک: اره
میجون: بشین من مشکلی باهات ندارم تو رفیقمی ولی هنوز نمیزارم با خواهرم قرار بزاری
دویون: تو کی فهمیدی؟
میجون: مگه شما میدونستید؟
دویون: روز عروسیت فهمیدیم
میجون: من فرداش فهمیدم
کوک: میجون کی میخوای جوابو بهم بگی
میجون: اخر هفته
کوک: سه روز دیگه نمیتونم تحمل کنم
میجون: فک کردی الکیه بخوای خواهر منو بدست بیاری باید صبر داشته باشی اصلا شاید گفتم تا یه ساله دیگه فکرامو میکنم
کوک: بازم صبر میکنم
میجون:ا/ت الان داره دنباله دوس پسر میگرده من بهش میگم بیا با جونگکوک قرار بزار قبول نمیکنه میگه نمیخوام
کوک: چی؟
دویون: داره شوخی میکنه باور نکن
کوک: ا/ت الان کجاست؟
میجون: راستش دیشب بخاطر تو خودکشی کرد ما سریع بهش رسیدیم بیمارستان هنوز بیهوشه بورا پیششه من اومدم اینجا سریع میخوام برگردم گفتم که
کوک: چی؟ ا/ت کجاست؟
سریع جونگکوک بلند شدو رفت منم رفتم دنبالش
میجون: کجا صبر کن؟
کوک: کدوم بیمارستانه؟
میجون: نمیگم بهت باید تا اخر هفته صبر کنی
کوک: نمیگی مهم نیست میرم همه جاهارو میگردم
میجون: صبر کن
کوک: چی میگی برای خودت میخوام برم پیش ا/ت
میجون: شوخی کردم گفتم ا/ت بیمارستانه
کوک: پس چرا جوابمو نمیده
میجون: من بهش گفتم بیا بریم بابا
کوک: صب کن چرا دروغ گفتی فک کردی چی میخوای مسخرم کنی اصلا من چرا برای تو موندم امشب میام ا/ت رو میدزدم
میجون: باشه بیا ببرش البته اگه باهات اومد
جونگکوک برگشت سر میز نشست اشک تو چشماش احساس میکردم
میجون: ببخشید من فقط خواستم شوخی کنم
کوک: شوخی خوبی نبود یادم به مامانم هم افتاد
میجون: ببخشید
دویون: نگران نباش درست میشه میجون اجازه میده شما دوتا باهم قرار بزارید
میجون: من با دوتا اشک راضی نمیشم
کوک: میجون راستشو بگو ا/ت حالش خوبه اخه جواب تلفنامو نمیده
میجون: گفتم که خودم بهش اجازه ندادم بزار الان خودم بهش زنگ میزنم
#فیک
#سناریو
part36
4 روز بعد
میجون: ا/ت بورا من میرم بیرون شب میام
بورا: کجا؟
میجون: پیش دوستا
بورا: باشه
میجون: ا/ت ا/ت
ا/ت: جانم داداش
میجون: چیزی لازم نداری بیارم
ا/ت: نه داداش مرسی لازم ندارم
میجون: باشه
رفتم بیرون هیونو و دویون بودن
میجون: جونگکوک کجاست؟
هیونو: گفت نمیاد با تو قهره
میجون: زنگ بزن بهش
هیونو: باشه صبر کن
دویون: چیزی بین شما شده؟
میجون؛ چیز مهمی نیست
هیونو: الو
کوک: الو
هیونو: کی میای؟
کوک: من نمیام
هیونو: میجون میگه بیا
کوک: من پشت سرتم
دویون: دیوونه اینجا بودی
کوک: اره
میجون: بشین من مشکلی باهات ندارم تو رفیقمی ولی هنوز نمیزارم با خواهرم قرار بزاری
دویون: تو کی فهمیدی؟
میجون: مگه شما میدونستید؟
دویون: روز عروسیت فهمیدیم
میجون: من فرداش فهمیدم
کوک: میجون کی میخوای جوابو بهم بگی
میجون: اخر هفته
کوک: سه روز دیگه نمیتونم تحمل کنم
میجون: فک کردی الکیه بخوای خواهر منو بدست بیاری باید صبر داشته باشی اصلا شاید گفتم تا یه ساله دیگه فکرامو میکنم
کوک: بازم صبر میکنم
میجون:ا/ت الان داره دنباله دوس پسر میگرده من بهش میگم بیا با جونگکوک قرار بزار قبول نمیکنه میگه نمیخوام
کوک: چی؟
دویون: داره شوخی میکنه باور نکن
کوک: ا/ت الان کجاست؟
میجون: راستش دیشب بخاطر تو خودکشی کرد ما سریع بهش رسیدیم بیمارستان هنوز بیهوشه بورا پیششه من اومدم اینجا سریع میخوام برگردم گفتم که
کوک: چی؟ ا/ت کجاست؟
سریع جونگکوک بلند شدو رفت منم رفتم دنبالش
میجون: کجا صبر کن؟
کوک: کدوم بیمارستانه؟
میجون: نمیگم بهت باید تا اخر هفته صبر کنی
کوک: نمیگی مهم نیست میرم همه جاهارو میگردم
میجون: صبر کن
کوک: چی میگی برای خودت میخوام برم پیش ا/ت
میجون: شوخی کردم گفتم ا/ت بیمارستانه
کوک: پس چرا جوابمو نمیده
میجون: من بهش گفتم بیا بریم بابا
کوک: صب کن چرا دروغ گفتی فک کردی چی میخوای مسخرم کنی اصلا من چرا برای تو موندم امشب میام ا/ت رو میدزدم
میجون: باشه بیا ببرش البته اگه باهات اومد
جونگکوک برگشت سر میز نشست اشک تو چشماش احساس میکردم
میجون: ببخشید من فقط خواستم شوخی کنم
کوک: شوخی خوبی نبود یادم به مامانم هم افتاد
میجون: ببخشید
دویون: نگران نباش درست میشه میجون اجازه میده شما دوتا باهم قرار بزارید
میجون: من با دوتا اشک راضی نمیشم
کوک: میجون راستشو بگو ا/ت حالش خوبه اخه جواب تلفنامو نمیده
میجون: گفتم که خودم بهش اجازه ندادم بزار الان خودم بهش زنگ میزنم
#فیک
#سناریو
۲۲.۳k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.