ویو جنا

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?
𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱
𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۴
[ویو جنا]

دیگه داشت رویه سگش بالا میومد.
دستم و کشید برد سمت ماشین
بعد جوری که انگار داره ساک پرت میکنه سمت ماشین من و انداخت رو صندلی و در و محکم بست.
پشت فرمون نشست .
خواستم درو باز کنم که همون لحظه قفلش کرد.
زیر لب غور میزد
جنا: من مجبورت نکردم کمگم کنی..
کوک: اوکی حالا خفه شو
چقدر پروعه ادم نمیخواد یه لحظه تحملش کنه..
جلویه فروشگاهی نگه داشت و از ماشین پیاده شد.
البته که در ماشین و قفل کرده بود.
خواستم زخمم و چک کنم .
یکی از انگشتام و نزدیکش کردم که با برخورد خیلی کمی از انگشتم سوخت.
دستم و کشیدم
خیلی بد زخم شده.
بیرون و نگاه کردم که جونگکوک با یه پلاستیک تو دستش سریع امد سمت ماشین و در و باز کرد .
رو صندلی نشسته و پلاستیک و پرت کرد رو پام
داخلش باند و پمادایه جورواجور بود.
جنا: خب؟
کوک: خوب به جمالتت.
بد جور از بارون کفری بود.
جنا: ممنون ولی من لازم ندارم..خونم هست.
کوک: ولی بیای خونه من نیست.
جنا: مرا باید بیام خونه تو؟
کوک: چون قطعا با این پا کاری نمیتونی بکنی.
جنا: تو دکتریی؟
کوک: اره..خوب کردن دخترا تخصصمه..
جنا: من نمیام خونتت...
کوک: من میبرمت..نترس...ارزش خوردن نداریی.
جنا: ها ها بامزه..
کوک: خونت دوره...
جنا:..خودم میرم..
کوک: منم نمیزارم..
با دستم به در کوبیدم
جنا: بازش کن..
کوک: هعی هعی سلیطه مراقب رفتارت با ماشینم باشااا..این در یا باز میشه که بری خونه من یا باز نمیشه
جنا: الان مثلا داری بهم کمک میکنی؟اون وقت چرا؟
کوک: شاید چون یه هفته الیا پیشت بود
جنا: اون وقت چندبار جبران میکنی؟؟
کوک: مگه جبران کردممم؟
این چرا این طوری شده بود؟
جنا: جئون جونگکوک....
با حرص این و گفتم که در جواب گفت:
_ جانننم؟..
جنا: کوفت جانمم...وایسا میخوام برم..
کوک: الیا تا الان خوابیده..و بهت اخطار میدم که باخبرش نکنیم از وجود تو..
جنا: پرا باید تور رور ار دقیقه ببینمم؟.‌
این و با تمام مظلومیت گفتم
کوک: دیگه رسیدیم..
خودش از ماشین میاده شد و در سمت من و باز کرد.
جنا: جنتلمن بازیم بلدی؟؟
کوک: نه..اینکار و کردم که فرار نکنی.
راسته شاید واقعا فرار میکردم..
به ساختمون شیک و باکلاسی که جلون بود نگاه کردم.
جنا: اینجا خونت؟.
کوک: یکی از خونه هامه خونه اصلیم این نیست..
جنا: اها
سوار اسانسور شدیم.
وقتی اسانسور وایساد دوتا واحد بود..سمت یکیش رفت و اروم درش و باز کرد..
کل خونه تو تاریکی بود..بهم اشاره کرد که اروم باشم..
منم فقط چشم قوره رفتم
دیدگاه ها (۹)

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۵[ویو جنا]منم فقط چشم قوره ر...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۶[ویو جنا] محکم به کمرش زدم....

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۳[ویو جنا]وای خل شدی .نفس عم...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۲۲[ویو جنا]با عصبانیت بلند شد...

𝚙𝚊𝚛𝚛11سوهو.. عذر میخوام ات منو ببخش واستا تو الان داری داداش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط