ادامه پارت

ادامه پارت 125

_منم به همین فکر می کردم چون فردا پس فردا دستمون رو میشه بهتره بریم از اینجا.
از اینکه موافقت کرده بود از اینکه هیچ حرفی نزده بود خوشحال بودم احساس بدی داشتم احساس می کردم از اینکه خواسته دوباره بچه دار بشیم پشیمونه پس دستشو گرفتم و پرسیدم پشیمونی ایلین؟
لبخند کم جونی زد و گفت
_ احساس می کنم اشتباه بزرگی کردم اما الان دیگه برای جبران اشتباهم خیلی دیره فقط دعا می کنم این ۹ ماه زودتر تموم بشه و من بتونم به آرامش برگردم چون حضور این زن توی خونه ام باعث میشه من هر لحظه و هر لحظه در حال عذاب کشیدن باشم.


🌹🍁
@khanzadehhe
😻☝️
#فردوس_برین #wallpaper #ایده #عکس_نوشته #دختر #عکس_نوشته_عاشقانه #خلاقیت #فانتزی #جذاب #خاص #FANDOGHI
دیدگاه ها (۱)

🍁🍁🍁🍁 #خان_زاده #پارت126 #جلد_دومبلندش کردم و روی پاهام نشون...

🍁🍁🍁🍁 #خان_زاده #پارت127 #جلد_دومدور زدم و به جای شرکت خودم ...

🍁🍁🍁🍁 #خان_زاده #پارت125 #جلد_دومجمعمون جمع بود که با اومدن ...

🍁🍁🍁🍁 #خان_زاده #پارت124 #جلد_دومکیمیا خندون به سمتم اومد و ...

وانشات اینوماک//پارت ۵

درخواستی

ندیمه عمارت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط