وقتی میدزتت و

وقتی میدزتت و ...🌙⭐️🌼💛
نویسنده :پارک جیون
هانول و یونگی
شات ۶(آخر)

آدما میرن دنبال لیاقتشون پس بذارین
حق انتخاب رو به خودشون بدیم...:)

_مین یونگی

__________________________________________________________

هانول:یاع تهیونگا بهت التماس میکنم اینکارو نکن !

تهیونگ : باورم نمیشه خواهر عزیزم دل به دشمنم داده !

هانول :ته یونگی اونقدرا هم‌که تو فکر میکنی بد نیست .

تهیونگ :باشه کیم هانول یا بهتره بگم مین هانول تو تا آخر عمر اینجا بمون ...هدیه عروسیت پاکسازی پرونده‌مینه !

بعد از اینکه تهیونگ و جیمین و افرادش رفتن یونگی نیشخند ترسناکی زد :حالا به نافرمانی هم میکنی دختر کوچولو؟هووووممم؟
هانول∶غلط کردم ببخشید
همونجور که آستیناشو میبرد بالا قهقه ای زد∶ وقتشه بااون روی منم  آشنا بشی...

(*بقیه رو به ذهن هانولم میسپرم😐

..........................................................................................

۳۰ سال بعد🌝💛


یونگی :چیکار میکردی هانولم؟!
هانول :یه زندانی چیکار میتونه کنه جز مرور خاطرات؟
یونگی :میشه یه خاطره سفارش بدم؟
هانول :اولین روزی که دیدمت…

тнє єηԃづ ̄ ³ ̄づ(* ماچ به لپت هانولی


https://wisgoon.com/minhanol
دیدگاه ها (۴)

وقتی فرماندت بود و...🍁🧡نویسنده :پارک جیون آنا و جیمینشات ۱تو...

تو فکر میکنی که میتونوقتی فرماندت بود و...🍁🧡نویسنده :پارک جی...

وقتی میدزتت و ...🌙⭐️🌼💛نویسنده :پارک جیون هانول و یونگی شات ۵...

وقتی میدزتت و ...🌙⭐️🌼💛نویسنده :پارک جیون هانول و یونگی شات ۴...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط