نشستم واسه بار هزارم اولویت هامو چک کردم

نشستم واسه بار هزارم اولویت هامو چک کردم.
دیدم از هر طرف که حساب میکنم بالاترینه... اولینه.
یه نگاهی به رفتاراش کردم، دیدم هیچ اثری از اهمیت و ارزش نمونده؛ اصلا پیدا هم نمیشه! از خودش هم که پرسیدم گفت خیلی های دیگه هستن... اما تو...
خب اما من نبودم. من هیچوقت توی صدرِ اولویتش نبودم. این چیزی نبود که بشه انکارش کرد. باید خودم رو از اون دایره ی قرمز کنار میکشیدم و دنبال گروهِ خودم میگشتم. باید دست کسایی که به حرفام اهمیت میدادن رو میگرفتم و با خودم به یه جای همیشگی میبردم. باید قول میدادم دیگه دستشون به ما نرسه.
#تِدی
#deep_feeling
دیدگاه ها (۱)

کوچه تاریک بود و هرچی جلوتر میرفتم اون نور بهم نزدیک تر میشد...

امروز اونقدر خوشحال بودم که همه ی ناراحتیام رو یادم رفت. امر...

میخواستم روی میزِ تهِ کافه بشینم و واسشون از آرزوهام بگم . ا...

میدونستم این آخرین باریه که میبینمش. میدونستم اگه بهش بگم با...

#Multi_party#The_last_sunset_side_by_sidepart:2(والنتینا)نوی...

/ℛℐ𝒩𝒢 ℳ𝒜𝒮𝒦/ᴾᵃʳᵗ ⁸..چشمام به شدت سیاهی میرفت ، ضربه شدیدی بود...

#رویای #جوانی#پارت-۲تا رسیدیم بالا و در اتاقو برامون باز کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط