۹

پارت ۹

ات : ام خب
هیوجین : گوش میدیم
فلش بک به چند ساعت پیش :
ات ویو:
گفتن امروز با آیدلا جلسه داریم منم بقیه رو بیرون کردم که لباس بپوشم فیلیکس گفت میمونم بعد رفت سمت گوشیش گفتم بره لباس بپوشه گوشیشو گذاشت رو میز آرایشم رفت حموم ...
که به گوشیش پیام اومد :
" اوممم پس امشب میبینمت د..دی "
از طرف نابی بود ...
پایان فلش بک ؛)
ته : اوه
هیوجین : واقعا فیلیکس اینکارو کرده
ات : آره( بغض )
نامی : هی ات نگران نباش
ات : چجوری نگران نباشم ( گریه )
من ... من خیلی دوسش داشتم خیلیی
جیمین : حالا همچی گذشته
ات : اه اره ( گوشیش زنگ خورد )
شوگا : بزار رو آیفون
- کجایی ؟ ( عصبی )
ات : اومدم کافه
- به چه جراتی ؟
ات : با اعضا اومدم
- سریع برگرد کارت دارم
ات : نه نمیخوام حال ندارم بیام خونه
- میگم کارت دارم
ات : نمیتونی همینطوری بگی
- نه
ات : من ... خونه ... نمیام
- غلط می ( ات گوشی رو قطع کرد )
ات : بیشوررر ( عمتهههه و جد و ابادتههه )
جی هوپ : هی خب کجا بریم
ات : من امشب میرم بار و ممکنه دیر بیام
همه باهم : نمیری
ات : عی بابا نشد که زندگیه خودمه خودم تصمیم میگیرم
هیوجین : یااا ات تنها بار نرو خطرناکه
ات : چرا خطرناکه ؟
شوگا : تجا.....
ات : از پس خودم بر میام
هیوجین : پس منم باهات میامممممم
ات : بشین بینیم بابا بیای که بریم به فیلیکس بگی ؟!
هیو جین : نمیگم
جین : اصن همه باهم میریم ....
فلش بک به شب :

.......۲۸ تا لایک .......