زندگی من

زندگی من
پارت۲

#arsalan
کافه رو حاضر کردم یکم تمیز کردم۸ونیم باز کردم کافرو
هرروز یه دختره میومد کافه ساعت ها میشست
و همیشه ساعت ۹میومد تا ۳بعدازظهر و کار میکرد تو لپتاب و از اونجایی که بلاگر بود استوری میگرفت
ارسلان:باز این دختر خوشگلع اومد
دیانا:سلام اقای کاشی
ارسلان:سلام خوبین شما
دیانا:مرسی.شمل خوبین
ارسلان:ممنون چیزی میل دارین
دیانا:اره کارامل ماکیاتو
ارسلان:اوکی
دیانا:مرسی

ده دیقه بعد....

ارسلان:بفرمایید
دیانا:مرسی اقای کاشی یه پیشنهاد میخوام بهتون بدم...

به به داستان چقدر قراره قشنگ شه🤩🤩🤩
دیدگاه ها (۰)

زندگی منپارت۳ارسلان:چه پیشنهادیدیانا:من یه سریال میخوام درست...

دختر جذابم

زندگی منپارت۱#hastiصبح پاشدم دیدن ارسلان هنوز خوابههستی:عشقم...

سلام(خالص،پاک)هستمشما چی

رمان بغلی من پارت ۸۰.... چند ساعت بعد ....دیانا: چشامو باز ک...

رمان بغلی من پارت ۱۲۱و۱۲۲و۱۲۳ارسلان: محکم گوشه ای از ل*شو بو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط