پارت223
#پارت223
پوزخندی زد: به جای سر و صدا کردن برو دعا کن مامانت خوب شه نه اینکه...
نذاشتم حرفشو رو میز خیز برداشتم که فوری رفت پشت دوستش... اخمی کردم غریدم:
با من درست حرف بزن مگرنه بد میبینی!
چنگی به بازوی پرستاره زد و با اخم گفت: دیوانست بخدا...
خواستم حرف بزنم که صدای بابا اومد عصبی گفت:
بسه آرش بیا..!
پوفی کشیدم چشم غره ایی به دختره رفتم، رفتم پیش بابا نشستم!
کتی دستشو رو دستم که رو پام بود گذاشت با چشمایی که بر اثر گریه سرخ شده بود گفت:
داداشی بسه! حال مامان خوبه میشه...
بدون اینکه جوابشو بدم نگاهمو ازش گرفتم دوختم به رو به رو...
(مهسا)
وارد شرکت شدم سری واسه کارکنان تکون دادم خواستم برم تو اتاقم که صدای دوتا از کارکنان به گوش رسید خواستم بیخیال شم
ولی با شنیدن اسم آرش، ناخداگاه گوشامو تیز کردم و به حرفشون گوش دادم!
یکیشون رو صندلی نشسته بود و اون یکی وایستاده بود و دستشو گذاشت رو میز اسمشون نمیدونستم!
دختری که نشسته بود: اره میگن دیشب حال خانوم احتشام بد شده و الان تو ای سی یو هستند!
دختری که وایستاده بود: وای خدا پس بخاطر همینه آرش هم نمیومده!
اخمی کردم این چرا انقدر با آرش راحته و اسمشو صدا میزنه!
بیخیال فکر کردن شدم به بقیه حرفاشون گوش دادم!
پوزخندی زد: به جای سر و صدا کردن برو دعا کن مامانت خوب شه نه اینکه...
نذاشتم حرفشو رو میز خیز برداشتم که فوری رفت پشت دوستش... اخمی کردم غریدم:
با من درست حرف بزن مگرنه بد میبینی!
چنگی به بازوی پرستاره زد و با اخم گفت: دیوانست بخدا...
خواستم حرف بزنم که صدای بابا اومد عصبی گفت:
بسه آرش بیا..!
پوفی کشیدم چشم غره ایی به دختره رفتم، رفتم پیش بابا نشستم!
کتی دستشو رو دستم که رو پام بود گذاشت با چشمایی که بر اثر گریه سرخ شده بود گفت:
داداشی بسه! حال مامان خوبه میشه...
بدون اینکه جوابشو بدم نگاهمو ازش گرفتم دوختم به رو به رو...
(مهسا)
وارد شرکت شدم سری واسه کارکنان تکون دادم خواستم برم تو اتاقم که صدای دوتا از کارکنان به گوش رسید خواستم بیخیال شم
ولی با شنیدن اسم آرش، ناخداگاه گوشامو تیز کردم و به حرفشون گوش دادم!
یکیشون رو صندلی نشسته بود و اون یکی وایستاده بود و دستشو گذاشت رو میز اسمشون نمیدونستم!
دختری که نشسته بود: اره میگن دیشب حال خانوم احتشام بد شده و الان تو ای سی یو هستند!
دختری که وایستاده بود: وای خدا پس بخاطر همینه آرش هم نمیومده!
اخمی کردم این چرا انقدر با آرش راحته و اسمشو صدا میزنه!
بیخیال فکر کردن شدم به بقیه حرفاشون گوش دادم!
۲.۸k
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.