ابنباتتلخ
#ابنبات_تلخ
PaRt:۲۸
. . _____ . .
لینا:میره ی کتاب درمورد قلب برمیداره و مشغول خوندن میشه
جاسمین:کیکت رو درست کردم
لینا:اوممممم لاوووو یوووو فقط طعمش چیه
جاسمین:توت فرنگی
لینا:عرررر جسی عاشقتمممم
جاسمین:منم .... چی میخونی
لینا:درمورد قلبه عررر
جاسمین:خانوم دکتر
لینا:دیگه نمیزاره برم دانشگاه دکتر چی پرستارم نشدم
جاسمین:حیح
لینا:اره
جاسمین:من برم اون ور تا ته نیومده
لینا:باشه برو دستتم درد نکنه
جاسمین:بوص «میره»
از دید لینا :
کیکی که جاسمین برام اورده بود رو خوردم و بردم تو اشپزخونه و دوباره رفتم تو کتابخونه و دوباره کتاب رو از ادامه خوندم و وقتی تموم شد سرم رو گذاشتم رو میز شروع کردم به فکر کردن ....
من استعداد بالایی تو پزشکی داشتم و نمیخاستم به خاطر ته این علاقمو مث بقیه ی علاقه هام بزارم زیر پام پس اول رفتم پیش جسی
خوبی
لینا:اوم
جاسمین:اگه ته بفهمه داری..
لینا:نه میدونه دارم کتاب میخونم
جاسمین:اگه ببینه باهمیم
لینا:میدونه من با همه زود گرم میگیرم
جاسمین: اوکی
لینا:از هانی خبر داری
جاسمین:اره
لینا:وایییییی دلم براش تنگ شده
جاسمین:هی
لینا:اون دلش برامن تنگ نشده
جاسمین:چیزی نگفت در این باره
لینا:باش
لینا:داری چت میکنی
جاسمین:اوهوم
لینا:با جین♡
جاسمین :اره♡♡
لینا:افرین
ادامه دارد....
PaRt:۲۸
. . _____ . .
لینا:میره ی کتاب درمورد قلب برمیداره و مشغول خوندن میشه
جاسمین:کیکت رو درست کردم
لینا:اوممممم لاوووو یوووو فقط طعمش چیه
جاسمین:توت فرنگی
لینا:عرررر جسی عاشقتمممم
جاسمین:منم .... چی میخونی
لینا:درمورد قلبه عررر
جاسمین:خانوم دکتر
لینا:دیگه نمیزاره برم دانشگاه دکتر چی پرستارم نشدم
جاسمین:حیح
لینا:اره
جاسمین:من برم اون ور تا ته نیومده
لینا:باشه برو دستتم درد نکنه
جاسمین:بوص «میره»
از دید لینا :
کیکی که جاسمین برام اورده بود رو خوردم و بردم تو اشپزخونه و دوباره رفتم تو کتابخونه و دوباره کتاب رو از ادامه خوندم و وقتی تموم شد سرم رو گذاشتم رو میز شروع کردم به فکر کردن ....
من استعداد بالایی تو پزشکی داشتم و نمیخاستم به خاطر ته این علاقمو مث بقیه ی علاقه هام بزارم زیر پام پس اول رفتم پیش جسی
خوبی
لینا:اوم
جاسمین:اگه ته بفهمه داری..
لینا:نه میدونه دارم کتاب میخونم
جاسمین:اگه ببینه باهمیم
لینا:میدونه من با همه زود گرم میگیرم
جاسمین: اوکی
لینا:از هانی خبر داری
جاسمین:اره
لینا:وایییییی دلم براش تنگ شده
جاسمین:هی
لینا:اون دلش برامن تنگ نشده
جاسمین:چیزی نگفت در این باره
لینا:باش
لینا:داری چت میکنی
جاسمین:اوهوم
لینا:با جین♡
جاسمین :اره♡♡
لینا:افرین
ادامه دارد....
- ۲.۲k
- ۰۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط