Part

Part19
دختر خونده مستر لی
.
.
+ چی؟ برای چی؟ (یکم غمگین)
_ بهتره یکم برای خودت وقت بزاری جای من چرا یکم با خودت خلوط نمی‌کنی و به گذشته فکر نمی‌کنی؟
+ چ...چ...چون...... آه‌ه‌ه‌ه‌ه‌ چون خیلی ترسناکه
_ اما اونا گذشته تو می‌تونی خودتو اینجوری بشناسی
+ اما....
_ اوو آیگو ناراحت نشو فعلا بی‌خیالش:)
+ ب...ب....باشه
.
فردا
ویو ا.ت
سر میز صبحانه داشتم به کوک فکر می‌کردم چون خیلی ترسناکه؟ منظورش چیه؟ اون گذشته چیه؟ که کوک به خودم آوردم
+ چیزی شده؟
_ چی؟....آها نه
+ مطمئنی؟
_ اوهوم
+ خب باشه
بعد صبحانه رفتم تو اتاقم و به سقف نگا کردم فک کنم یه 1 ساعتی شد که همین کارو می‌کردم که صدای در اومد
تق تق
_ کیه؟
+ منم اومدم صحبت کنم
_ بیا تو
بلند شدمو رو تخت نشستم
+ خب چیزه...
_ نمی‌خوای حرف بزنی؟
+ چرا اما...
_ آه اوکی اگه نمی‌تونی یکم فک کن بعد بگو
+ نه نمی‌خواد.... خب من باید برم و فردا شب بر‌میگردم
_ خب؟
+ ناراحت نشدی؟
_ نه چرا باید بشم؟ تهش که برمیگردی
+ خب باشه من رفتم فقط....
_ قرص اسلو تاکینگ خوردی؟ (از خودم در آوردم یعنی آروم حرف زدن😂)
+ چی؟....نه بابا فقط نمی‌خوای قبل رفتنم ببوسیم
_ باشه
رفتم یه بوسه به لبش زدمو اونم رفت
شب خوب بود با اینکه کوک نبود ولی فردا صبح صدای شلیک اومد سریع اومد تو و به من گفت فرار کنم که یهو یکی از پشت تفنگ گذاشت رو سرم کوک از ترس نمی‌دونست چکار کنه
_ ک...ک...کوک...کمک
+ ا.تتتتتتتت
و بیهوش شدم وقتی بیدار شدم همه جا تاریک بود که یهو در باز شد
ناشناس: سلام خانم لی یا بهتره بگم خانم چو (فامیلی واقعی ا.ت)
_ تو کی هستی؟
ناشناس : رئیس جدیدت
.
یک ماه بعد....
.
.
.
خب شرایط بعدی 15 لایک
دیدگاه ها (۶)

Part20دختر خونده مستر لی..ویو ا.تتو این یک ماه بدون کوک خیلی...

Part²¹دختر خونده مستر لی..توی بار با کوک و بقیه مواجه شدم حت...

Part18دختر خونده مستر لی..از اتاق اومدیم بیرون رفتیم پیش بقی...

Part17دختر خونده مستر لی..شوکا: خب چرا دارم ولی اون منو خرید...

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط