Part102
#Part102
مطمئن شدم حدسم درسته بادخترابهم نگاه میکردیموریزریزمیخندیدیم کوکم خیلی شنگول بودبااعضاحرف میزدومیخندیدپسرام مثل مابه کوک شیطون نگاه میکردن اونام فهمیدن چیشده نمیدونم ته به کوک چیگفت که خجالت کشیدویکی زدبه بازوش نامجون:کوک خوب کیفت کوکه هاخشگلم کردی خبریه کوک یه لبخندخجالتی زدوگف ن ولی معلوم بودکه هست رستادوباره همچیروبرامون تعریف کردکوکم گفت که راسته حتی یه نشونی دادکه کوک تاییدش کرد بعدمدتهابلاخره باهم بودیم بلاخره شادی دوباره امده بودسراقمون دلم برایه بغل کردنش پرمیکشیدخیلی دلم براش تنگ شده بوداونشب قرارشدکه مادوباره پیششون بمونیم تا هم بتونن ازمون مراقبت کنن هم نزدیکشون باشیم تاخیالشون راحت باشه نامجون:ولی اینجوری نمیشه بایدبفهمیم این سایه کیه چرابامادشمنی داره نمیتونیم تااخرعمرکه قایمکی زندگی کنیم شوگا:باید یه نقشه ای براش بکشیم جیمی:چه نقشه ای نامجونباتردیدگفت:بایدازدخترااستفاه کنیم تکوکمین:چیییی چیدلری میگی هیونگ نامی:میدونم میدونم خطرناکه ولی دست رودست گذاشتن خطرناک تره مانمیدونیم قدم بعدیش چیه تازه اونجورکه رستامیگفت ازهمه چی قبل ازخودمون خبرداره کوک:ولی بازم نمیشه اگه اتفاقی براشون بیوفته چی هم خوده تومیتونی خدتوببخشی ته:دقیقانامی:شمابه من اعتماده ندارین مگه تکوک:چرانامی:پس چی مگه بانقشه من رویارونجات ندادیم جیمی:چرانامی:پس اینبارم بهم اعتمادکنین من نمیزارم یه تارموازشون کم بشه کوک:ولی رستا:من هستم افرا:منم کوک:رستا رسی:هیچی نمیشه نگران نباش ماباهم که باشیم همچی خوب پیش میره رونی مانی:مام هستیم رویا:بااینکه تجربه وحشتناکی دارم ولی باشه منم هستم شوگا:خب نابغه نقشت چیه نامی:فردامیگم.....جین
اونشب بعدمدتهابلاخره اروم خوابیدم شایدکنارم نبودولی همینکه میدونستم نفساش تواین خونس میتونستم اروم بگیرم امروزازسره صبح نامجون هممونو بسیج کرده بودتانقشه ای که ریخته بودو بهمون بگه الکی نیس که بش میگیم نابغه رستا:خب پس من میرم کوک:چی داری میگی رستا:من بزرگتراز بقیم نمیتونم جون اوناروبه خطربندازم کوک:به منم فکرمیکنی رستا:چیزیم نمیشه عزیزم یه نابغه این نقشه روکشیده یادت رفته کوک:ن یادم نرفته نامی:کم کم داره بهم برمیخوره کوک:ن هیونگ من به تو اعتماددارم ولی میترسم که بلایی سرش بیاد+نگران نباش ماهمه حواسمون بهش هست فقط به یکم وسائل نیازداریم نامی:اونم خدم حلش میکنم شما نگران نباشین
مطمئن شدم حدسم درسته بادخترابهم نگاه میکردیموریزریزمیخندیدیم کوکم خیلی شنگول بودبااعضاحرف میزدومیخندیدپسرام مثل مابه کوک شیطون نگاه میکردن اونام فهمیدن چیشده نمیدونم ته به کوک چیگفت که خجالت کشیدویکی زدبه بازوش نامجون:کوک خوب کیفت کوکه هاخشگلم کردی خبریه کوک یه لبخندخجالتی زدوگف ن ولی معلوم بودکه هست رستادوباره همچیروبرامون تعریف کردکوکم گفت که راسته حتی یه نشونی دادکه کوک تاییدش کرد بعدمدتهابلاخره باهم بودیم بلاخره شادی دوباره امده بودسراقمون دلم برایه بغل کردنش پرمیکشیدخیلی دلم براش تنگ شده بوداونشب قرارشدکه مادوباره پیششون بمونیم تا هم بتونن ازمون مراقبت کنن هم نزدیکشون باشیم تاخیالشون راحت باشه نامجون:ولی اینجوری نمیشه بایدبفهمیم این سایه کیه چرابامادشمنی داره نمیتونیم تااخرعمرکه قایمکی زندگی کنیم شوگا:باید یه نقشه ای براش بکشیم جیمی:چه نقشه ای نامجونباتردیدگفت:بایدازدخترااستفاه کنیم تکوکمین:چیییی چیدلری میگی هیونگ نامی:میدونم میدونم خطرناکه ولی دست رودست گذاشتن خطرناک تره مانمیدونیم قدم بعدیش چیه تازه اونجورکه رستامیگفت ازهمه چی قبل ازخودمون خبرداره کوک:ولی بازم نمیشه اگه اتفاقی براشون بیوفته چی هم خوده تومیتونی خدتوببخشی ته:دقیقانامی:شمابه من اعتماده ندارین مگه تکوک:چرانامی:پس چی مگه بانقشه من رویارونجات ندادیم جیمی:چرانامی:پس اینبارم بهم اعتمادکنین من نمیزارم یه تارموازشون کم بشه کوک:ولی رستا:من هستم افرا:منم کوک:رستا رسی:هیچی نمیشه نگران نباش ماباهم که باشیم همچی خوب پیش میره رونی مانی:مام هستیم رویا:بااینکه تجربه وحشتناکی دارم ولی باشه منم هستم شوگا:خب نابغه نقشت چیه نامی:فردامیگم.....جین
اونشب بعدمدتهابلاخره اروم خوابیدم شایدکنارم نبودولی همینکه میدونستم نفساش تواین خونس میتونستم اروم بگیرم امروزازسره صبح نامجون هممونو بسیج کرده بودتانقشه ای که ریخته بودو بهمون بگه الکی نیس که بش میگیم نابغه رستا:خب پس من میرم کوک:چی داری میگی رستا:من بزرگتراز بقیم نمیتونم جون اوناروبه خطربندازم کوک:به منم فکرمیکنی رستا:چیزیم نمیشه عزیزم یه نابغه این نقشه روکشیده یادت رفته کوک:ن یادم نرفته نامی:کم کم داره بهم برمیخوره کوک:ن هیونگ من به تو اعتماددارم ولی میترسم که بلایی سرش بیاد+نگران نباش ماهمه حواسمون بهش هست فقط به یکم وسائل نیازداریم نامی:اونم خدم حلش میکنم شما نگران نباشین
۸.۶k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.