پارت

#پارت۱۶
_خب میترسیدم بزنی یه کاریش کنی
+چیکار مثلا
_بکشیش
+این کارو که صد در صد میکنم شک ندارم
_حالا ایبارو ببخش گناه داره
+بیخود لازم نکرده توهم طرف داری اون رو بکنی
_خب...(جونگکوک میپره وسط حرفش)
+گفتم که پشت اون در نیا کسی که به مال و اموال من نزدیک بشه میمیره مطمئن باش
_باشه بابا فهمیدیم حساسی
+بیشعور
_بیشعور(ادای جونگکوک رو در میاره)
+نمدونم چرا ولی اول اصلا نمیخواستم یک لحظه هم کنارم بشینی بزور اونجا میشستم
_خب چرا میزاشتی پیشت بشینم بهم میگفتی من جامو عوض می
کردم
+اخه از رنگ موهات وایب خواسی میگیرم بخواطر همون نمیزاشتم بری
_واقعا....... ولی خب من از همون اول روت کراش زدم
+من اول واقعا نمیخواستم بعد از چهار ماه دیدم نگاهم بهت تغییر کرده تهیونگ بهم میگفت ولی من میگفتم چرت و پرته ولی الان عاشقتم(یوری رو بغل میکنه)
_منم(جونگکوک رو بغل میکنه)
+راستی میخوام بهت یچی بگم
_بگو
+خب قراره.............



خدافظ تا چهار روز بعد
دیدگاه ها (۷)

#پارت۱۷+خب قراره که توی مدرسه بگم که تو دوست دختر منی تا اون...

#پارت۱۸_(درو باز میکنه)ددی(کیوت و تو دل برو) +جونم بیب_میشه ...

#پارت۱۵ کجاش اسونه بچه جون فک کن هرروز یکی بیاد بهت درخواست ...

#پارت۱۴_چه چیزی بگم بگو_دلم انقدر بستنی میخاد واقعا الان انت...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_233بهتر بود ازش میپرسیدم...

نجات پروانه 🖤🦋پارت ۲رفتیم نشستیم لیسا: خب لینا: خب که خب لیس...

#عشق _جنایت🔪پارت 44 میا:برو به بچه یاد بده..... جینو:اوک بای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط