سناریو

سناریو 😉
وقتی تابستونه و هوا گرمه و اومدین خرید ولی تو دیر از مغازه میایی و اونا زمان زیادی رو منتظرت بودن 😁

نامجون : مگه اتفاقی افتاد که دیر کردی ؟ یه کتابو کامل خوندم تموم شد

‌ جین : نمیگی صورت هندسامم زیر آفتاب میسوزه ؟

شوگا : *زیر کولر ماشین خوابش رفته*

جیهوپ : سانشاینم چرا دیر کردی ؟ دیگه این کاررو نکن نگران میشم(اوخی🥺)

تهیونگ : ساعت چنده ؟ مگه نگفتی یک دقیقه بیشتر طول نمی‌کشه؟
ا‌.ت : ببخشید

جیمین : دیگه تکرار نشه ها

جونگکوک : دیر که کردی هیچ واسه منم شیرموز نگرفتی ؟ از این به بعد دیگه تو مغازه نمیری

امید وارم دوست داشته باشین 😉
لایک و کامنت و فالو یادتون نره 😊😉

ا
دیدگاه ها (۷)

دلداده به یک مافیا part8(بعد از ۱۵ دقیقه رسیدن)تهیونگ : (یه ...

دلداده به یک مافیا part9(۱۵ دقیقه بعد در عمارت)جونگکوک : چرا...

دلداده به یک مافیا part7ا‌.ت : (اومد سر میز)جونگکوک : آماده ...

دلداده به یک مافیا part6تهیونگ : باید بری باهاش حرف بزنی جون...

من عاشق شدمپارت (19)☆☆☆☆☆☆☆☆☆هه سو:باشه فقط دیگه تکرار نشهته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط