ارباب اجباریه من
#ارباب_اجباریه_من
Part 50
یهو یقش گرفته شد و پرت شد رو چمنا..با ترس زل زد به پسرایی که دورشو احاطه کرده بودنو با نیشخند بهش نزدیک میشدن...
@ میگین چیکار کنیم این توله رو؟
+ یکم بازی بعد..
& بعد بازی اصلی
همشون زدن زیر خنده و سولنان به گریه کردن افتاد...
سولنان:: ازتون خواهش میکنمم..میخوام برم خونه..بزارید برم..التماس میکنم
@ این اشکا..این التماسا..زیر من رخ بده..فکرشو بکن..
& دلم آب شد..
سولنان:: همسرم فرد خیلی با نفوذ و قدرت مندیه..همه میشناسنش..اگه آسیبی ببینم..هیچ کدومتون زنده نمیمونین!
@ طنز بید..بخندین.
+ خخخخ
سولنان:: شوخی ندارم..ب..بس کنید..دروغ نمیگمم
ینفرشون از رو زمین بلندش کرد و با پوزخندی نگاش کرد..
سولنانم جیغ و داد را انداخته بود..
@ مثلا زن با نفوذ ترین مَرده..تو خو انگار گدای شهری..قیافه نَکَرشو..
سولنان:: م..منو بزار زمیننن..تهیوووونگ..تهیونگ کمکم کنننن
& تهیونگ خر کیه؟
+ خره ما.
سولنان:: من همسره کیم تهیونگ هستم..اگه بفهمه بهم دست زدین تیکه تیکتون میکنه لاشخوراا
@ نادونه هر//زه
یه سیلی به گوشه سولنان زد و دوباره پرتش کرد زمین..گوشه لبش جر خورده بود و فقط تهیونگو صدا میزد.. و از اینکه از عمارت فرار کرده بود...پشیمون بود.
@ بهم بی احترامی کردی دختر کوچولو..عمو از این کار زشتت نمیگذره...
پسره خواست بره سمتش که دست اون یکی رو شونش نشست...
+ صبر کن..بیا..کارت دارم.
@ ها؟..
+ اگه..این همسر کیم تهیونگه..از جونت سیر شدی افتادی بجونش؟؟!! یادت رفت چطور باباتو غذای سگا کرده بود؟!...
@ برو بابا..ترسو..باور کردی؟!؟!
& شاید دروغ نمیگه...
+ چرا ادعا داری ک تهیونگو میشناسی..بدبخت..
سولنان:: گوشیمو اونجا چک کن..میتونی عکسام باهاش و هرچیزی دیگه ای رو ببینی..
۳ تاشون دوویدن رفتن تو گوشی..
@ رمز داره خراب
سولنان:: ب..باز میکنم
رمز گوشیو اوکی کرد..
اونام مشغول گشتن شدن..
سولنان:: نادونا..دیدین..؟..
+ خب؟؟
@ شما فعلا مهمون مایی خوشگله
& چرا؟؟؟ دیوونه این؟!
@ کیم تهیونگ باید برای بدست آوردن زنش هرکاری کنه..اونم سالم...درسته؟..
#𝑫𝑨𝑺𝑨𝑴
اسکی ممنوع🚫
Part 50
یهو یقش گرفته شد و پرت شد رو چمنا..با ترس زل زد به پسرایی که دورشو احاطه کرده بودنو با نیشخند بهش نزدیک میشدن...
@ میگین چیکار کنیم این توله رو؟
+ یکم بازی بعد..
& بعد بازی اصلی
همشون زدن زیر خنده و سولنان به گریه کردن افتاد...
سولنان:: ازتون خواهش میکنمم..میخوام برم خونه..بزارید برم..التماس میکنم
@ این اشکا..این التماسا..زیر من رخ بده..فکرشو بکن..
& دلم آب شد..
سولنان:: همسرم فرد خیلی با نفوذ و قدرت مندیه..همه میشناسنش..اگه آسیبی ببینم..هیچ کدومتون زنده نمیمونین!
@ طنز بید..بخندین.
+ خخخخ
سولنان:: شوخی ندارم..ب..بس کنید..دروغ نمیگمم
ینفرشون از رو زمین بلندش کرد و با پوزخندی نگاش کرد..
سولنانم جیغ و داد را انداخته بود..
@ مثلا زن با نفوذ ترین مَرده..تو خو انگار گدای شهری..قیافه نَکَرشو..
سولنان:: م..منو بزار زمیننن..تهیوووونگ..تهیونگ کمکم کنننن
& تهیونگ خر کیه؟
+ خره ما.
سولنان:: من همسره کیم تهیونگ هستم..اگه بفهمه بهم دست زدین تیکه تیکتون میکنه لاشخوراا
@ نادونه هر//زه
یه سیلی به گوشه سولنان زد و دوباره پرتش کرد زمین..گوشه لبش جر خورده بود و فقط تهیونگو صدا میزد.. و از اینکه از عمارت فرار کرده بود...پشیمون بود.
@ بهم بی احترامی کردی دختر کوچولو..عمو از این کار زشتت نمیگذره...
پسره خواست بره سمتش که دست اون یکی رو شونش نشست...
+ صبر کن..بیا..کارت دارم.
@ ها؟..
+ اگه..این همسر کیم تهیونگه..از جونت سیر شدی افتادی بجونش؟؟!! یادت رفت چطور باباتو غذای سگا کرده بود؟!...
@ برو بابا..ترسو..باور کردی؟!؟!
& شاید دروغ نمیگه...
+ چرا ادعا داری ک تهیونگو میشناسی..بدبخت..
سولنان:: گوشیمو اونجا چک کن..میتونی عکسام باهاش و هرچیزی دیگه ای رو ببینی..
۳ تاشون دوویدن رفتن تو گوشی..
@ رمز داره خراب
سولنان:: ب..باز میکنم
رمز گوشیو اوکی کرد..
اونام مشغول گشتن شدن..
سولنان:: نادونا..دیدین..؟..
+ خب؟؟
@ شما فعلا مهمون مایی خوشگله
& چرا؟؟؟ دیوونه این؟!
@ کیم تهیونگ باید برای بدست آوردن زنش هرکاری کنه..اونم سالم...درسته؟..
#𝑫𝑨𝑺𝑨𝑴
اسکی ممنوع🚫
۶.۰k
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.