اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۳۹
[ویو هارین]
هاجون: آره
خنده کرد روی مبل لش کرد
هارین: خدا بهت عقل بده
هاجون: به تو هم...یکم سلامت روان بده
با مشت کوبیدم به بازوش
هارین: پسره عوضی
هاجون: دردم اومد وحشی
هارین: حقت پیر مرد
یهو قیافه جونگ کوک پدید دار شد یکم اخم داشت
چش این ؟
هاجون: داداش خوش اومدی
جونگ کوک: در اصل تو خوش اومدی....
هاجون: اومدم دیدن خروس جنگی...
یهو روم به هاجون دادم و با عصبانیت گفتم
هارین: آدم باش...وگرنه همین میز تو کلت خورد می کنم
هاجون: میگم خروس جنگی این همه محارت رزمی از کجا بلدی
هارین: اول من اسم دارم دوم ۸ سال دوره دفاع شخصی و سوم می دونی داداشم خیلی خوب محارت با اصلحه یادم داده چطور روت یکم با اسلحه تمرین کنم
هاجون: جونگ کوک مراقب باش باهاش در نیفتی وگرنه می کشتت ( خنده)
جونگ کوک: اون من اذیت نمی کنه
هارین: اینقدر مطمئن نباش ( سرد و جدی)
هاجون: داداش مراقب باش....راستی تا حالا با اسلحه به کسی شلیک کردی
هارین: نه.... ولی قرار شلیک کنم
هاجون: به کی .. به جونگ کوک ( خنده سگی)
رفتم نزدیکش و یهو با ترسوندنش گفتم
هارین: به تو .... مراقب باش
جونگ کوک یهو شروع کرد خندید
یهو جوری کنار با هاجون هماهنگ بودیم گفتیم
هارین و هاجون: چته ؟ چیز خنده داری دیدی آقای مافیا
هاجون: تو چقدر با من هماهنگی جوجه
جونگ کوک: احیانا دوقلو هستید
هاجون: خدا نکنه یا این وحشی دوقلو باشم ( حرصی)
هارین: منم دلم نمی خواد با هچین آدمی هم خونی داشته باشم ( عصبی)
جونگ کوک: باشه بابا عین سگ نیوفتید به جون هم ( جدی)

دیدگاه ها (۱)

اسم فرشته کوچولو من پارت ۴۰ [ویو جونگ کوک]وقتی از پیش هارین ...

فرشته کوچولو من پارت ۴۱ [ویو جونگ کوک] صرفهاجون که انگار از ...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۳۸[ویو هارین]با صدای عجیب بیدار شدم...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۳۷[ویو جونگ کوک] جونگ کوک: آجوما آ...

رمان عشق و نفرت پارت۱۱جونگ کوک:آره آت بعد از حرف جونگ کوک لب...

"سرنوشت " p,38...یهو .... ا/ت رو بغل کرد و پیشونیشو بوسید .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط