پارت بیستو چهارم
پارت بیستو چهارم
اونیکس**
گوشی لنا رو برداشتم زنگ زدم به داداشش اومد و بردش
حالا بیا اینو راضی کن که بیاد
ماری:دوستتتتمممم آخه بمیرمم
ن فک کنم این راه بیاد نی
انداختم رو دستم و برداشتم بردمش ماشین
ماری:کمکککک!کمککککم کنینننن!دزد!منو با خودش میبرععع!ننننننن
ماری بسه
هیس
به اندازه کافی کلافم
آخیش رسیدیم
ماری بوی عرق میداد کلی عرق خورده بود با لباسای لختی اومده بود و آرایشش خیلی خوب بود عطرش جذبم کرده
ماری میکشمت !
تصمیم گرفتم ببرمش خونه خودم نمیتونه اینجوری بره خونه
بعد از نیم ساعت **
ماری**
آخ سرمممم!
وایسا من کجام؟
یا ابلفظل این کیه بغلم دراز کشیده
اونیکیس!
اونیکس:بیدار شدی!
من اینجا چیکار میکنمممم؟
اونکیس:کجا بودی؟
رفته بودم عرق خوری
اونیکس:بعدش؟
بعدش!نمیدونم با توام اینجا چیکار میکنم؟
اونیکس:ماری!تو با لباس لختی آرایش غلیظ لب و ادکلن جذب کننده رفتی عرق خوری؟
آره به ت چه؟
اونیکس:عا پس به من چه !
آره.
داد زدو پاشد
اونیکس:ماری میکشمت
اونیکس با توام من اینجا چیکار دارم؟
اونیکس:رفتییی اونجا مست کردی توعه بچه چه غلطی میکنی اونجا ۳ نصف شب ؟ها؟باتوامممم!
اونیکس آروم باش داد نزن میترسم!
اونیکس:من تا همنیجاشم آرومم بودم ۱ ساعته منتظرم بیدار شی خودمو بزور کنترل کردمممم چرا باید یه مرد غریبه به من زنگ بزنه بگه بیا این بچه رو جمع کن ها؟با توااااممممممم!!
ببخشید ولی باید برم
پاشدم که کفشمو بپوشم
اونیکس:ماری تا من نخوام هیچ جا نمیری! بشین سر جات
منظورت چیع؟
پاشدم
دستمو کشید و منو انداخت رو تخت
اونیکس چته؟
اونیکس:میخورمت!
پیرهنشو در آورد با شلوارش
اونیکس:در میاری یا در بیارم؟
اونیکس**
گوشی لنا رو برداشتم زنگ زدم به داداشش اومد و بردش
حالا بیا اینو راضی کن که بیاد
ماری:دوستتتتمممم آخه بمیرمم
ن فک کنم این راه بیاد نی
انداختم رو دستم و برداشتم بردمش ماشین
ماری:کمکککک!کمککککم کنینننن!دزد!منو با خودش میبرععع!ننننننن
ماری بسه
هیس
به اندازه کافی کلافم
آخیش رسیدیم
ماری بوی عرق میداد کلی عرق خورده بود با لباسای لختی اومده بود و آرایشش خیلی خوب بود عطرش جذبم کرده
ماری میکشمت !
تصمیم گرفتم ببرمش خونه خودم نمیتونه اینجوری بره خونه
بعد از نیم ساعت **
ماری**
آخ سرمممم!
وایسا من کجام؟
یا ابلفظل این کیه بغلم دراز کشیده
اونیکیس!
اونیکس:بیدار شدی!
من اینجا چیکار میکنمممم؟
اونکیس:کجا بودی؟
رفته بودم عرق خوری
اونیکس:بعدش؟
بعدش!نمیدونم با توام اینجا چیکار میکنم؟
اونیکس:ماری!تو با لباس لختی آرایش غلیظ لب و ادکلن جذب کننده رفتی عرق خوری؟
آره به ت چه؟
اونیکس:عا پس به من چه !
آره.
داد زدو پاشد
اونیکس:ماری میکشمت
اونیکس با توام من اینجا چیکار دارم؟
اونیکس:رفتییی اونجا مست کردی توعه بچه چه غلطی میکنی اونجا ۳ نصف شب ؟ها؟باتوامممم!
اونیکس آروم باش داد نزن میترسم!
اونیکس:من تا همنیجاشم آرومم بودم ۱ ساعته منتظرم بیدار شی خودمو بزور کنترل کردمممم چرا باید یه مرد غریبه به من زنگ بزنه بگه بیا این بچه رو جمع کن ها؟با توااااممممممم!!
ببخشید ولی باید برم
پاشدم که کفشمو بپوشم
اونیکس:ماری تا من نخوام هیچ جا نمیری! بشین سر جات
منظورت چیع؟
پاشدم
دستمو کشید و منو انداخت رو تخت
اونیکس چته؟
اونیکس:میخورمت!
پیرهنشو در آورد با شلوارش
اونیکس:در میاری یا در بیارم؟
- ۳۶
- ۲۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط