• Wild rose cabaret •
• Wild rose cabaret •
#part14
#paniz
زنگ خونه خورد که رضا رف بازش کنه و ارسلان و دیا اومدن تو دیا اومدن کنار من نشست و مشتی به بازوم زد
دیانا:ورپریده چرا به ادم به خبر نمیدی
پانیذ:گوشی داشتم
دیانا:به رضا میگفتی
پانیذ:خاهر من دیشب اصن عقلم سر جاش بود خودمو به فنا ندادم خداروشکر کن
هر کی مشغول کار خودش بود و کسی ما رو نگا نمیکرد
دیانا:پانی فک کردم از دستت دارم داشتم دق میکردم
پانیذ:ارسلان هستش
دیانا:پانی سر اون قضیه ازم ناراحتی
پانیذ:نه ناراحت نیستم اینکه بخام تو رو با کسی تقسیم کنم ناراحتم حسودیم میشه
سرش رو گذاشت رو شونه ام
دیانا:ورپریده ی من حسودیش شده ارا
پانیذ:هومم
دیانا:پانی
پانید:خیلی دوست دارم
دیانا:میدونستی اره
پانیذ:اوهوم
دیانا:بریم خونه
پانیذ:اره بریم
با بقیه خدافزی کردیم و رفتیم خونه
هنو خابم میومد....
ادامه دارد....
#panleo
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
#part14
#paniz
زنگ خونه خورد که رضا رف بازش کنه و ارسلان و دیا اومدن تو دیا اومدن کنار من نشست و مشتی به بازوم زد
دیانا:ورپریده چرا به ادم به خبر نمیدی
پانیذ:گوشی داشتم
دیانا:به رضا میگفتی
پانیذ:خاهر من دیشب اصن عقلم سر جاش بود خودمو به فنا ندادم خداروشکر کن
هر کی مشغول کار خودش بود و کسی ما رو نگا نمیکرد
دیانا:پانی فک کردم از دستت دارم داشتم دق میکردم
پانیذ:ارسلان هستش
دیانا:پانی سر اون قضیه ازم ناراحتی
پانیذ:نه ناراحت نیستم اینکه بخام تو رو با کسی تقسیم کنم ناراحتم حسودیم میشه
سرش رو گذاشت رو شونه ام
دیانا:ورپریده ی من حسودیش شده ارا
پانیذ:هومم
دیانا:پانی
پانید:خیلی دوست دارم
دیانا:میدونستی اره
پانیذ:اوهوم
دیانا:بریم خونه
پانیذ:اره بریم
با بقیه خدافزی کردیم و رفتیم خونه
هنو خابم میومد....
ادامه دارد....
#panleo
#mehrshad
#ardiya
#پانلئو
#محراشاد
#اردیا
۱۰.۶k
۰۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.