اسم فرشته کوچولو من

اسم فرشته کوچولو من
پارت ۷
[ویو هارین]
کار جدیدم خوبه ولی اونقدر دوندگی دارم که دیگه
جونی برام نمونده
محبورم بعضی وقتا کار پار وقت انجام بدم
اههه کی باورش میشه کسی داخل بهترین دانشگاه درس خونده ولی الان صندوق داره تقصیر اون دختره عوضی بود که جایگاه من با پول خرید
دنیا خیلی بی رحم با تمام وجود درس خوندم جهشی خوندم بهترین
دانشگاه رفتم بعد یک خدا بی خبر خر پول اومد بخاطر خواهر سلیطش
دانشگاه خرید و من اخراج کردن که چرا چون خواهرش من زد منم ازش شکایت
کردم ، درسته هیچوقت اون برادر خرپولش ندیدم ولی اگه دیدمش دلم می خواد
تا می خوره کتکش بزنم
اههه دختر ولش کن از اون قضیه گذشته
دوباره درگیر کارم شدم
ساعت ۶:۳۰ شد بود
روی صندلی پشت صندوق نشستم سرم رو میز گذاشتم و کلافه بودم
غرق فکر شدم که صدای یک کرد اومد بدون که نگاه کنم
هارین: خوش اومدین بدین حساب کنم
یهو با پوزخندی جواب داد
جونگ کوک: بازم تو
نگاهی به صورت که کردم آقای مافیا بود
بی حوصله جواب دادم
هارین: حساب کنم ؟
کارتی جلوم گذاشت و
جونگ کوک: پول دوتا سیگار حساب کن
هارین: باشه
داشتم حساب می کردم ولی نگاهش حس می کردم رسماً داشت با نگاهش قورتم
می داد
کارتش دادم و
هارین: احیانا روی صورتم چیزی هست که بهم زل زدید
نیشخندی زد
جونگ کوک: دارم به شاهکار روبه روم نگاه می کنم مشکلیه
این پسر چقدر طلب کار
مثل خودش با پرویی جواب دادم
هارین: آقا این شاهکار صاحب داره فهمیدی
یهو نگاهش تغییر کرد



اینم پارت امروز

بچه ها هیچ وقت ندارم که پشت سر هم بزارم ببخشید
دیدگاه ها (۱۶)

اسم فرشته کوچولو من پارت ۸ [ویو جونگ کوک]وارد فروشگاه شدم وق...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۹ [ویو جونگ کوک]رفتم دنبالش دستش گر...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۶ [ ویو جونگ کوک]وقتی اون مردک کشتم...

اسم فرشته کوچولو من پارت ۵ [ویو هارین]اشک داخل چشمام جمع شد ...

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

black flower(p,246)

{مافیای من}{پارت ۴}داشتن حرف میزدن که یهو جیهوپ اومد داخل ☆ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط