اعشق جاودانه pt6

اعشق جاودانه pt6
-دوست داری از این کارا
+چی میگی بلند شو
-گردنبند
+ بیا بگیرش،بلند شو
_چون خوابم میاد ولت میکنم ،دفعه بدی (همچین چیزی نیست
+ دفعه بدی وجود نداره
-میبینیم
«««ویو جونکوک»»»
وقتی افتادم روش نزدیک بود بیهوش بشم خیلی خوابم میومد
بلند شدم  رفتم خوابیدم فردا حتما اعضا جرم میدن
(پرش زمانی فردا)
ساعت 10 بود سریع از خواب بیدار شدم یادم اومد دیشب در اتاق اتو قفل نکردم سریع رفتم سمت اتاقش درو باز کردم اما مثل یه بچه گربه خواب بود رفتم نزدیکتر
-ات بلند شو ساعت 10(نسبتا بلند)
+ چته روانی
-روانی عمته
+ عمه ندارم، بسوز
-حالا هرچی بلند شو
+باشه بابا
_رفتم تو اتاقم که گوشیم زنگ خورد جین بود
#کجایی
-خونه
#کدوم خونه
_خونه جنگلی
«««ویو ات »»»
رفتم پایین حونکوک داشت صبحونه میخورد
-بیا بشین
+چشم عمر دیگه ای
-بیا بشین کارت دارم
+ خب نشستم بگو
-...الان شش نفر میان اینجا اسماشون جی
+ خودم میدونم بعدش؟
-میایی میشینی پیشمون ولی هیچ حرفی نمیزنی
+ من که قرار نیست حرف بزنم برا چی باید بشینم
-ای کیو به حرفامون باید گوش بدی
همینطوری داشت حرف میزد که زنگ در خونه خورد
_سلام
÷سلام ،تو کی هستی؟
-نمیخوای جواب منو بدی
+سلام من اتم
#@÷$×~خوشبختیم
-شما ها چتونه چرا حواب منو نمیدید
$داداش تو دیشب گند زدی به همچی حواست هست ؟
-خب براش یه نقشه دارم
#چه نقشه ای
-اون روانی از دخترا خوشش میاد  خودتون که میدونین هر شب یکی زیرشه منم باید یه دختر جور کنم گولش بزنه
×کی؟
-برای فردا شب


(اینم از پارت شیش)
شرط نداریم