چند سال دوری

☆چند سال دوری☆

پارت: ۲


وقتی از نمای دور به میز خیره شدم حیرت زده شدم که چقد خوشگل شده و بعد چند تا گلبرگ رنگی

مصنوعی هم رو کناره های میز ریختم که نماش رو زیبا تر کنه به ساعت که نگاه کردم

فهمیدم که نیم ساعت دیگه تهیونگ از شرکت بر میگرده و من اصلا حواسم نبوده

سریع رفتم و اون لباشسی که انتخاب کرده بودم رو پوشیدم و یه ارایش کم کردم که بیشتر زیبایی پوستم

معلوم باشه نه ارایشم یه تینت صورتی زدم که صدای باز شدن در و شنیدم با سرعت به سمت میز پا تند کردم

و منتظر وایسادم که تهیونگ بیاد و وقتی منو و میز رو میبینه ذوق زده شه ولی

برخلاف انتظاری که داشتم تهیونگ دست زنی رو گرفته بود و وارد خونه شد قلبم دیگه بیشتر از این نمیتونست

از شکستنش جلو گیری کنه و شکست جوری که احساس کردم که صداش تا اسمون میره

نکنه که این یه دوربین مخفیه نه

_ای... این دوربین مخفیه؟
☆دوربین مخفی چیه چی میگی این کارای احمقانه چیه هااا؟
♡عشقم داد نزن اروم باش و یه سوال این زن کیه توی خونت؟
_بلهههه اینو من باید بپرسم که تو دیگه کی هستییی؟(عصبی)

با سوال احمقانه ای که اون زن پرسید انپار اب جوش ریختن روم با عصبانیت چرت و پرتی رو به زبون اوردم که

چهیره خشمگین تهیونگ رو به سمت خودم دیدم چرا به اون زن عوضی اخم نمیکرد ولی به زنش اخم میکرد

مگه من چیکارش کردم

ادامه دارد....
دیدگاه ها (۰)

☆چند سال دوری☆پارت: ۳☆خیر اون فقط خدمتکار این خوتش عزیزم تو ...

☆چند سال دوری☆پارت: ۴و با هم در ارتباط بودیم امروز هم میخواس...

☆چند سال دوری☆پارت: ۱امروز هم با افسردگی از خواب دل کندم و ر...

☆بچه ی دوست داشتنی☆پارت: ۵و بعد با عجله ولی جوری که بچم بیدا...

پارت ۲۷ فیک دور اما آشنا

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۵ا.ت : خب نمیدونم بگو چرا اینجام (...

black flower(p,215)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط