رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۱۵
ارسلان،نمیرم چرا اینجوری میکنی
دیانا، اون دختره ج.ن.د.ه به چه حقی بهت چشمک زد و شماره داد
ارسلان، اولن چشمک شو من نادیده گرفتم دومن من شمار و ازش نگرفتم سومن تو چرا سر من غیرتی شدی
دیانا،وقتی گفت شمار و نگرفتم انگار یه چیزی بهم تزریق شد
ولی وقتی گفت چرا سرم غیرتی شدی موندم چی بگم
گفتم از سر رفاقت و دوستی
ارسلان، هوم حالا برو سوار ماشین شو بریم خونه
دیانا، من میخوام خودم برم و اینکه امشب مهمون شمام فردا رفع زحمت میکنم
ارسلان، چی تو هیچ جا نمیری
دیانا، میرم
ارسلان، الان قهر کردی
دیانا، نه خیرممم
ارسلان، چرا ناراحتی
دیانا،.......
ارسلان، هوف بغلش کردم که هی دست و پا میزد
دیانا، ولم کن عه
ارسلان،گذاشتمش توی ماشین
دوتا پارت طولانی هدیه من به شما که ۹۰ تایم کردید حمایت کنید
پارت ۱۵
ارسلان،نمیرم چرا اینجوری میکنی
دیانا، اون دختره ج.ن.د.ه به چه حقی بهت چشمک زد و شماره داد
ارسلان، اولن چشمک شو من نادیده گرفتم دومن من شمار و ازش نگرفتم سومن تو چرا سر من غیرتی شدی
دیانا،وقتی گفت شمار و نگرفتم انگار یه چیزی بهم تزریق شد
ولی وقتی گفت چرا سرم غیرتی شدی موندم چی بگم
گفتم از سر رفاقت و دوستی
ارسلان، هوم حالا برو سوار ماشین شو بریم خونه
دیانا، من میخوام خودم برم و اینکه امشب مهمون شمام فردا رفع زحمت میکنم
ارسلان، چی تو هیچ جا نمیری
دیانا، میرم
ارسلان، الان قهر کردی
دیانا، نه خیرممم
ارسلان، چرا ناراحتی
دیانا،.......
ارسلان، هوف بغلش کردم که هی دست و پا میزد
دیانا، ولم کن عه
ارسلان،گذاشتمش توی ماشین
دوتا پارت طولانی هدیه من به شما که ۹۰ تایم کردید حمایت کنید
۶.۱k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.