🖤عشق مافیایی من پارت چهارم🖤
🖤عشق مافیایی من پارت چهارم🖤
(ویو جین)
امروز که ات رو دیدم خیلی ازش خوشم اومد
بخاطر همین از ادام خواستم تا در موردش تحقیق کنه
پارک ات سن ۲۶
چیز زیادی ننوشته بود
جین : ادام
ادام : بله قربان
جین : تا شب ات رو می خوام
ادام : چشم
(ویو ات)
وقتی در خونه باز کردم
تیکه های شیشه زیادی روی زمین بودن
(مامان ات رو با م ات نشون میدم)
م ات : دخترم برو بیرون پدرت مست کرده نمی خوام به تو صدمه ای بزنه
ات : اما آخه مامان
م ات : اما آخه نداره برو
مجبورم کرد برم
جایی برای رفتن نداشتم پس رفتم لب ساحل
همینجوری داشتم راه می رفتم که سه تا ماشین راهمو بستن
چند نفر اومدن بیرون دستامو بستن
ات : ولم کنید
انقدر تقلا کردم خسته شدم
بردنم تو ماشین
رسیدیم به یه عمارت سفید و بزرگ
داخل خونه تم قهوه ای داشت
منو بردن به یه اتاق با تم قهوه ای
ات : مسخره نیست کل خونه رو قهوه ای کردن (تو دلش)
که یهو ....
حالا بیاین شعر بخونیم😂
باز منو کاشتی رفتی تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم بجز من یکی دیگه داشتی رفتی یکی دیگه داشتی رفتی...💃
بیاین وسطط💃
#hannah
#وانشات
(ویو جین)
امروز که ات رو دیدم خیلی ازش خوشم اومد
بخاطر همین از ادام خواستم تا در موردش تحقیق کنه
پارک ات سن ۲۶
چیز زیادی ننوشته بود
جین : ادام
ادام : بله قربان
جین : تا شب ات رو می خوام
ادام : چشم
(ویو ات)
وقتی در خونه باز کردم
تیکه های شیشه زیادی روی زمین بودن
(مامان ات رو با م ات نشون میدم)
م ات : دخترم برو بیرون پدرت مست کرده نمی خوام به تو صدمه ای بزنه
ات : اما آخه مامان
م ات : اما آخه نداره برو
مجبورم کرد برم
جایی برای رفتن نداشتم پس رفتم لب ساحل
همینجوری داشتم راه می رفتم که سه تا ماشین راهمو بستن
چند نفر اومدن بیرون دستامو بستن
ات : ولم کنید
انقدر تقلا کردم خسته شدم
بردنم تو ماشین
رسیدیم به یه عمارت سفید و بزرگ
داخل خونه تم قهوه ای داشت
منو بردن به یه اتاق با تم قهوه ای
ات : مسخره نیست کل خونه رو قهوه ای کردن (تو دلش)
که یهو ....
حالا بیاین شعر بخونیم😂
باز منو کاشتی رفتی تنها گذاشتی رفتی دروغ نگم بجز من یکی دیگه داشتی رفتی یکی دیگه داشتی رفتی...💃
بیاین وسطط💃
#hannah
#وانشات
۱۲.۷k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.