🖤عشق مافیایی من پارت دوم🖤
🖤عشق مافیایی من پارت دوم🖤
(ویو جین)
با تهیونگ اومدیم بار
یه گوشه نشستیم که یه دختره با دوستش نشست جلوی ما
خیلی خوشگل بود
تهیونگ : جین اون دختره رو نگا کن (اشاره به لینا) خیلی خوشگله میگم چطوره بدزدمش ؟
جین : هوم
تهیونگ : میگم بیا بریم پیششون
جین : بریم
تهیونگ رفت پیش لینا نشست جینم پیش ات
(ویو ات)
داشتم با لینا صحبت می کردم که دوتا پسر خوشتیپ اومدن پیشمون نشستن
اونی که بغل من نشسته بود خیلی جذاب بود
تهیونگ : های
لینا و ات : سلام
تهیونگ : من تهیونگم (دستشو دراز کرد سمت لینا)
لینا : ( دستشو گرفت ) منم لینا هستم
تهیونگ : و شما ؟ (اشاره به ات)
ات : من ات هستم
جین : منم جین هستم
جین : می تونم فاملیتون رو بپرسم؟
ات : پارک ات چطور ؟
جین : همین طوری
#hannah
#جین
#وانشات
#فیکشن
(ویو جین)
با تهیونگ اومدیم بار
یه گوشه نشستیم که یه دختره با دوستش نشست جلوی ما
خیلی خوشگل بود
تهیونگ : جین اون دختره رو نگا کن (اشاره به لینا) خیلی خوشگله میگم چطوره بدزدمش ؟
جین : هوم
تهیونگ : میگم بیا بریم پیششون
جین : بریم
تهیونگ رفت پیش لینا نشست جینم پیش ات
(ویو ات)
داشتم با لینا صحبت می کردم که دوتا پسر خوشتیپ اومدن پیشمون نشستن
اونی که بغل من نشسته بود خیلی جذاب بود
تهیونگ : های
لینا و ات : سلام
تهیونگ : من تهیونگم (دستشو دراز کرد سمت لینا)
لینا : ( دستشو گرفت ) منم لینا هستم
تهیونگ : و شما ؟ (اشاره به ات)
ات : من ات هستم
جین : منم جین هستم
جین : می تونم فاملیتون رو بپرسم؟
ات : پارک ات چطور ؟
جین : همین طوری
#hannah
#جین
#وانشات
#فیکشن
۱۵.۳k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.