چه شب های درازی


چه شب های درازی
اشک در هاون اندوه کوبیدم
نخوابیدنم را
به پایِ قدم های نیامده ات بگذار
و خط عمیق پیشانی ام را
به حساب سرنوشت
دروغ نیست
ما همیشه در ساعت عاشق شدنمان
مرده ایم

#روشنک_آرامش
دیدگاه ها (۸)

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادمباید اول به تو گفتن که ...

‌آرام و خواب خلق جهان را سبب توییزان شد کنار دیده و دل تکیه ...

ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتمز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید ،...

آن غنچه که نشکفت به گلشـن، شـب ماسـتکامی که روا نمی شود، مطل...

وقتی دوست برادرته و...

### فصل دوم | پارت آخر: برای همیشه هشت نفر می مانند نویسنده...

وقتی دوست برادرته و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط