When he betrayed you

When he betrayed you
Part 2
از شدت شوک خشک شده بودم ،درد رو از همه جای بدنم حس میکردم..چشمام چیزایی که میدید رو باور نمی‌کرد.. پاهام سست شدن و افتادم زمین و بی‌صدا اشک میریختم...کوک بهم توجه نکرد ولی لیا به عشوه تمام اونو به خودش میچسبوند..بعد چند دقیقه که خودمو خالی کردم بی‌حس به عمارت رفتم و وسیله هامو جمع کردم...هنگامی که بعد وسایلم را جمع و جور کردم از عمارت خارج شدم و یه ماشین گرفتم، و همینطور اشکام باز هم ادامه داشتن هنگامی که رسیدم به مقصدم گوشیمو با یه گوشی جدید عوض کردم تا نتونه از طریق گوشی قبلی ردمو بزنه و تمام پول های کارت بانکی قبلی رو به کارت جدید انتقال دادم هرچقدر باشه اونا پول های جونگ کوکه ولی چاره ای نداشتم جز پول...پس تصمیم گرفتم بهتره از کره برم، جایی برم که نتونه من رو پیدا کنه...یعنی برم امریکا.
پس رفتم یه بلیط پرواز هواپیما از مقصد سئول کره به سانفرانسیسکو آمریکا گرفتم...

بعد از خرید بلیط یه جایی خلوت رفتم نشستم تا بتونم فکر کنم

با باهمکاری:@jeo_n
دیدگاه ها (۲۸)

when he betrayed you part 3همینطور که تو حال خودم بودم پرواز...

از شرط فقط کامنت تو اون دو پارتیم مونده

when he betrayed youpart 1ا/ت : من یه دختر ۲۱ ساله ام که دوس...

درخواستی های دوستامو مینویسم ولی تا اونا پر نشنیدی خبری از د...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۱#

سفید تر از برف :)(: سیاه تر از خاکستر p7

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط