¹⁷✨️𝐓𝐡𝐞 𝐛𝐫𝐢𝐠𝐡𝐭𝐞𝐬𝐭 𝐬𝐭𝐚𝐫✨️
_صبح کریسمس*
شهر رو آذین بندی کرده بودن بین درخت ها پر بود از ریسه های درخشان درخت های کریسمس جلوی فروشگاه ها به چشم میخورد مردم به همدیگه شروع سال نو رو تبریک میگفتن و دونه های برف روی زمین مثل فرش قرمز زیر پای عابر ها گسترده شده بودن دخترکِ شاد وشنگولی با یه پالتوی کرم رنگ و یه جفت بوت بلند مشکی درحالی که موهاش رو حالت داده بود و یه ظرف شیرینیِ زنجبیلی توی دستش داشت به سمت محل قرار میدویید روی آسفالت یخ زده دوییدن اونم با کفشهایی که پاش کرده بود سخت بود ولی اونقدر هیجان زده بود که واسش مهم نبود ممکنه زمین بخوره اونقدر دویید تا به پسر قدبلندی رسید که بارونی قهوه ای رنگ بلندش رو با یه شلوار خاکی رنگ ست کرده بود چقدر اون لحظه تهیونگ به نظر ا.ت همه چی تموم بود همینطور ا.ت به نظر تهیونگ...
ا.ت:هی تهیونگا!*دست تکون میده
تهیونگ:سلام!*میره پیش ا.ت
ا.ت:سال نو مبارک!
تهیونگ:سال نو توعم مبارک!
ا.ت:واست شیرینی زنجبیلی آوردم!خودم درستشون کردم!دیشب تا صبح داشتم درستشون میکردم خوشگل شده؟؟
تهیونگ:بی نظیره. اومم ....چه بوی خوبی!یاد بچگیم افتادم..مرسی عزیزم
ا.ت:نوش جونت!نصفش مال دایونه همشو نخوریا!
تهیونگ:همینمون مونده با اون وروجک دست به یکی کنی!
ا.ت:آره.میخوام علیه ت جبهه بگیریم!تازه مامانتم تو تیم ماست*خنده*مامان خودمم هست
تهیونگ:چهار نفر به یه نفر؟خیلی نامردی!
ا.ت:نه جونگکوک و هوسوک و بابای من با تو ان!تنها نمیمونی!
تهیونگ:دخترونه پسرونه س؟عالیه!
ا.ت:شوخی میکنم*دست تهیونگ رو میگیره*من تو تیم تو ام
تهیونگ:اووو....خب پس بذار یه کاری کنیم!حالا که صلح کردیم این کلوچه ها واسه من منم در ازای این توافق میبرمت شهر بازی!
ا.ت:من که راضی م اصلاً دایون کیه؟من که نمیشناسم!
تهیونگ:عاشق یه دختر بچه شدم*خنده
ا.ت:چه جالب!بجنب پیر مرد باید تعهد بدی که بعد از تعطیلات به قولت عمل میکنی!
تهیونگ:قول انگشتی خوبه؟
ا.ت:آره!بگو قول میدم ا.ت رو ببرم شهربازی*انگشتش رو میاره بالا
تهیونگ:*انگشتش رو چفت انگشت ا.ت میکنه*قول میدم!
ا.ت:خب جناب کیم!امروز که سرکار نمیریم برنامه چیه؟
تهیونگ:نمیدونم!کلی فستیوال کریسمس توی شهر هست بریم یه دوری بزنیم؟
ا.ت:حوصله راه رفتن ندارم!فقط در صورتی باهات میام که ماشین آورده باشی!
تهیونگ:ماشین خونه س میتونیم بریم ورش داریم یا اینکه میتونیم خدافظی کنیم و نخود نخود هرکه رود خانه خود
ا.ت:عالیه بریم!
شهر رو آذین بندی کرده بودن بین درخت ها پر بود از ریسه های درخشان درخت های کریسمس جلوی فروشگاه ها به چشم میخورد مردم به همدیگه شروع سال نو رو تبریک میگفتن و دونه های برف روی زمین مثل فرش قرمز زیر پای عابر ها گسترده شده بودن دخترکِ شاد وشنگولی با یه پالتوی کرم رنگ و یه جفت بوت بلند مشکی درحالی که موهاش رو حالت داده بود و یه ظرف شیرینیِ زنجبیلی توی دستش داشت به سمت محل قرار میدویید روی آسفالت یخ زده دوییدن اونم با کفشهایی که پاش کرده بود سخت بود ولی اونقدر هیجان زده بود که واسش مهم نبود ممکنه زمین بخوره اونقدر دویید تا به پسر قدبلندی رسید که بارونی قهوه ای رنگ بلندش رو با یه شلوار خاکی رنگ ست کرده بود چقدر اون لحظه تهیونگ به نظر ا.ت همه چی تموم بود همینطور ا.ت به نظر تهیونگ...
ا.ت:هی تهیونگا!*دست تکون میده
تهیونگ:سلام!*میره پیش ا.ت
ا.ت:سال نو مبارک!
تهیونگ:سال نو توعم مبارک!
ا.ت:واست شیرینی زنجبیلی آوردم!خودم درستشون کردم!دیشب تا صبح داشتم درستشون میکردم خوشگل شده؟؟
تهیونگ:بی نظیره. اومم ....چه بوی خوبی!یاد بچگیم افتادم..مرسی عزیزم
ا.ت:نوش جونت!نصفش مال دایونه همشو نخوریا!
تهیونگ:همینمون مونده با اون وروجک دست به یکی کنی!
ا.ت:آره.میخوام علیه ت جبهه بگیریم!تازه مامانتم تو تیم ماست*خنده*مامان خودمم هست
تهیونگ:چهار نفر به یه نفر؟خیلی نامردی!
ا.ت:نه جونگکوک و هوسوک و بابای من با تو ان!تنها نمیمونی!
تهیونگ:دخترونه پسرونه س؟عالیه!
ا.ت:شوخی میکنم*دست تهیونگ رو میگیره*من تو تیم تو ام
تهیونگ:اووو....خب پس بذار یه کاری کنیم!حالا که صلح کردیم این کلوچه ها واسه من منم در ازای این توافق میبرمت شهر بازی!
ا.ت:من که راضی م اصلاً دایون کیه؟من که نمیشناسم!
تهیونگ:عاشق یه دختر بچه شدم*خنده
ا.ت:چه جالب!بجنب پیر مرد باید تعهد بدی که بعد از تعطیلات به قولت عمل میکنی!
تهیونگ:قول انگشتی خوبه؟
ا.ت:آره!بگو قول میدم ا.ت رو ببرم شهربازی*انگشتش رو میاره بالا
تهیونگ:*انگشتش رو چفت انگشت ا.ت میکنه*قول میدم!
ا.ت:خب جناب کیم!امروز که سرکار نمیریم برنامه چیه؟
تهیونگ:نمیدونم!کلی فستیوال کریسمس توی شهر هست بریم یه دوری بزنیم؟
ا.ت:حوصله راه رفتن ندارم!فقط در صورتی باهات میام که ماشین آورده باشی!
تهیونگ:ماشین خونه س میتونیم بریم ورش داریم یا اینکه میتونیم خدافظی کنیم و نخود نخود هرکه رود خانه خود
ا.ت:عالیه بریم!
۴.۲k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.