کپی ممنوع🚫
#کپیممنوع🚫
#پارت_2
#آمنـهاحمدی
که همزمان با صدای من یه صدا با هم جیغ زدند روی مبل سه نفری که ایستاده بودند ترسیده با چشمهای درشت همدیگه رو بغل زدند.
حرکت روی به پایین دونه های عرق روی پیشونیم حس می کردم با چشمهای به خون نشسته و دستهای مشت طرفشون قدم برداشتم.
ازخشم پرهای دماغم باز و بسته می شد.
-شما دیگه کدوم خری هستی، که اینجا روی سرتون گذاشتید؟!
از بلندی صدام شونه های ظریفشون از ترس بالا پریدن، نگران وترسیده به من زل زده بودند.
یکی شون باچشمهای گرد شده درحالی که دو نفر دیگه رو بغل کرده بود نالید:
-شما اینجا چکار می کنید؟
آقا اصلاً خودتون کی هستید چرا مثل دزدا وارد میشید؟
ازصدای ترسیده اش کیف کردم دوستش بیشتر اذیتشون کنم، نگاهم روی تک تکشون چرخید، اون وسطی لب برچید.
-آقا تو روخدا بهمون تجاوز نکن ما هنوز نوجوانیم زیرسن قانونی هستیم.
جفت ابروهام بالا پریدند، چشمهام گرد شد عصبی وکلافه دست به کمر شدم هر کاری کردم نتونستم جلوی پوزخندم بگیرم.
طرفشون قدمی دیگه برداشتم که جیغ خفه ای کشیدند.
-آخه توئه بوزینه چی داری که بخوام بهت تجاوز کنم؟
چشمهام زیر کردم.
-توی خونه ی من چه گوهی می خورید؟
طرفشون یورش بردم یکیشون که فرزتر بود با جیغی کر کننده ای از روی تاج مبل مثل تارزان به پشت مبل پرید ولی گردن اون دوتا دیگه رو گرفتم باخشم فشار دادم که همزمان جیغشون تا مغزم استخوانم رو سوراخ کرد.
#لینکچنلتلگرامی https://t.me/+La_1KZlhjkU2MjM0
تاپارت۲۰۰رسیده😍😍
نظر بدید دوست دارید در روز دوپارتاپ بشه یا سه تا😋😋
#پارت_2
#آمنـهاحمدی
که همزمان با صدای من یه صدا با هم جیغ زدند روی مبل سه نفری که ایستاده بودند ترسیده با چشمهای درشت همدیگه رو بغل زدند.
حرکت روی به پایین دونه های عرق روی پیشونیم حس می کردم با چشمهای به خون نشسته و دستهای مشت طرفشون قدم برداشتم.
ازخشم پرهای دماغم باز و بسته می شد.
-شما دیگه کدوم خری هستی، که اینجا روی سرتون گذاشتید؟!
از بلندی صدام شونه های ظریفشون از ترس بالا پریدن، نگران وترسیده به من زل زده بودند.
یکی شون باچشمهای گرد شده درحالی که دو نفر دیگه رو بغل کرده بود نالید:
-شما اینجا چکار می کنید؟
آقا اصلاً خودتون کی هستید چرا مثل دزدا وارد میشید؟
ازصدای ترسیده اش کیف کردم دوستش بیشتر اذیتشون کنم، نگاهم روی تک تکشون چرخید، اون وسطی لب برچید.
-آقا تو روخدا بهمون تجاوز نکن ما هنوز نوجوانیم زیرسن قانونی هستیم.
جفت ابروهام بالا پریدند، چشمهام گرد شد عصبی وکلافه دست به کمر شدم هر کاری کردم نتونستم جلوی پوزخندم بگیرم.
طرفشون قدمی دیگه برداشتم که جیغ خفه ای کشیدند.
-آخه توئه بوزینه چی داری که بخوام بهت تجاوز کنم؟
چشمهام زیر کردم.
-توی خونه ی من چه گوهی می خورید؟
طرفشون یورش بردم یکیشون که فرزتر بود با جیغی کر کننده ای از روی تاج مبل مثل تارزان به پشت مبل پرید ولی گردن اون دوتا دیگه رو گرفتم باخشم فشار دادم که همزمان جیغشون تا مغزم استخوانم رو سوراخ کرد.
#لینکچنلتلگرامی https://t.me/+La_1KZlhjkU2MjM0
تاپارت۲۰۰رسیده😍😍
نظر بدید دوست دارید در روز دوپارتاپ بشه یا سه تا😋😋
۱۰.۵k
۰۸ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.