part 3
part 3
دنیای موازی
کوک : این گریه از شوق سه سال اینجایم هیشکی کی هم مارو یادش نیست
ا/ت: چییییییییی
با جیغی که من کشیدم احساس کردم گلوم جر خورد
جیمین : گلوت پاره نشد 😅
ا/ت : نمیدونم 😆😆😆 همه زدن زیر خنده دقیقا مثل اون دنیا وقتی بهشون فکر می کردم همه ی دردام یادم میرفتم بدبختی هام گریه هایی که شبانه روز کردم حتی با یک عکس تمام غمام از بین میرفتم حالا که دیگه پیشم بودن الان هم تمام دردای بدنم از یادم رفت درد پام به خاطر کشیده شدن به زمین درد سرم به خاطر اینکه خورد به یک تیزی توی افکار خودم غرق بودم که باسوزش پام به خودم اومدم تهیونگ زانو زده بود داشت خون های خشک شده پامو تمیز میکرد
ا/ت : تهیونگ داری چکار میکنی خودم تمیز میکنم 🤗
تهیونگ : نخیرم خودم تمیز میکنم تو سرت آسیب دیده 😊
ا/ت: سر آسیب دیده دستم که سالمه 😐
جیهوپ : به حرف ته ته گوش کن
ا/ت: چشم امید من
جیهوپ از لقبی که بهش دادم آنقدر خوشحال شد که بالا پایین میپرید یونگی باحالت پوکر بهش نگاه میکردم
خندم گرفت زدم زیر خنده انقدر خندیدم که از چشمام اشک میومد دلم برای یک خنده ی از ته دل تنگ شده بود بین خنده هام یک اشک مزاحم از گوشه ی چشمم اومد پایین سریع پاکش کردم تا کسی نفهمه ولی دیر شده بود همشون فهمیده بودن جیمین اومد کنارم نشست بغلم کردو سرما گذاشت روی شونش
جیمین : گریه نکن ما همو داریم اینکه تو مارو یادته خیلی مهمه
نامجون : راستی تو اسم مارو میدونی ولی ما نه حالا اسمت چی
جین : راست میگه ها
ا/ت : نامجونا من آرمی ام بخاطر همین اسمش شما و میدونم و اینکه اسمم ا/ت اس
جیمین ، جیهوپ، تهیونگ : اووو بایست کی ا/ت
ا/ت: چیزه چیز من همتونو دوست دارم
کوک : مطمئنی ( مشکوکانه )
ا/ت: اره مطمئنم
جیمین : بچه فکر کنم بایسش کوکی
کوکی : واقعا
ا/ت: نه کی گفته چی گیری افتادم ( اینو یواش گفت )
خوب بچه ها معذرت من بیرونم این پارت سوم تا دوباره براتون بزارم
شرط
لایک ۱۵
کامنت ۷
بوس به کلتون
دنیای موازی
کوک : این گریه از شوق سه سال اینجایم هیشکی کی هم مارو یادش نیست
ا/ت: چییییییییی
با جیغی که من کشیدم احساس کردم گلوم جر خورد
جیمین : گلوت پاره نشد 😅
ا/ت : نمیدونم 😆😆😆 همه زدن زیر خنده دقیقا مثل اون دنیا وقتی بهشون فکر می کردم همه ی دردام یادم میرفتم بدبختی هام گریه هایی که شبانه روز کردم حتی با یک عکس تمام غمام از بین میرفتم حالا که دیگه پیشم بودن الان هم تمام دردای بدنم از یادم رفت درد پام به خاطر کشیده شدن به زمین درد سرم به خاطر اینکه خورد به یک تیزی توی افکار خودم غرق بودم که باسوزش پام به خودم اومدم تهیونگ زانو زده بود داشت خون های خشک شده پامو تمیز میکرد
ا/ت : تهیونگ داری چکار میکنی خودم تمیز میکنم 🤗
تهیونگ : نخیرم خودم تمیز میکنم تو سرت آسیب دیده 😊
ا/ت: سر آسیب دیده دستم که سالمه 😐
جیهوپ : به حرف ته ته گوش کن
ا/ت: چشم امید من
جیهوپ از لقبی که بهش دادم آنقدر خوشحال شد که بالا پایین میپرید یونگی باحالت پوکر بهش نگاه میکردم
خندم گرفت زدم زیر خنده انقدر خندیدم که از چشمام اشک میومد دلم برای یک خنده ی از ته دل تنگ شده بود بین خنده هام یک اشک مزاحم از گوشه ی چشمم اومد پایین سریع پاکش کردم تا کسی نفهمه ولی دیر شده بود همشون فهمیده بودن جیمین اومد کنارم نشست بغلم کردو سرما گذاشت روی شونش
جیمین : گریه نکن ما همو داریم اینکه تو مارو یادته خیلی مهمه
نامجون : راستی تو اسم مارو میدونی ولی ما نه حالا اسمت چی
جین : راست میگه ها
ا/ت : نامجونا من آرمی ام بخاطر همین اسمش شما و میدونم و اینکه اسمم ا/ت اس
جیمین ، جیهوپ، تهیونگ : اووو بایست کی ا/ت
ا/ت: چیزه چیز من همتونو دوست دارم
کوک : مطمئنی ( مشکوکانه )
ا/ت: اره مطمئنم
جیمین : بچه فکر کنم بایسش کوکی
کوکی : واقعا
ا/ت: نه کی گفته چی گیری افتادم ( اینو یواش گفت )
خوب بچه ها معذرت من بیرونم این پارت سوم تا دوباره براتون بزارم
شرط
لایک ۱۵
کامنت ۷
بوس به کلتون
۴.۶k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.