BTS, Roman

#زندگی_من
#پارت_بیست_و_سوم

[خب همون پول مواد و بیا بده شکم من، منکه جای زیادی نمیگیرم!]
(محترمانه)من- بله عمو جان، شما راست میگید.
عمو- بازم ببخشید عمو.

اما عذر خواهی هاش از ته دل نبود، مثل اینکه واقعا دوست نداره که توی خونش رام بده.

عمو- تو میتونی با همون مرد پولدار که گفتی، اسمش چی بود؟ اهان، تهیونگ، ازدواج کنی و با همون زندگی کنی. شکم تو رو هم میتونه سیر کنه..

یکجور میگفت شکم تو رو میتونه سیر کنه انگار که یک حیوون دست آموز بیش نبودم. ولی چیکار کنم که زبونم از همه جا کوتاس

من- با اجازه من دیگه میرم عمو، اقا ممکنه ناراحت بشه اینقدر دیر برم خونه. خداحافظ عمو جان.
عمو- به سلامت.
...
بغض سنگینی داشتم. از جاهایی رفتم تا یکم خلوت باشه و بغضم و ترکوندم.

من- اخه تو چرا اینقدر باید بدبخت باشی یوشی! تو دیگه غیر از یک مرد سرد و سنگدل که هیچ نسبتی باهات نداره زندگی میکنی. تو یک بدبخت بیچاره اییییییییی.

واسم مردم مهم نبودن، فقط فریاد میکشیدم تا دلم خالی شه.

من- آههههههه.. آههههه نفس...نفسم بالا...بالا نمیاد...

اینقدر گریه کردم که نفسم داشت بند میومد.
[نه یوشی، آروم باش، آروم.. نفس بکش.. یک...دو..] صدای درونم خیلی آروم میگفت، صدای درونم، موجب آرامش معجزه آسایی میشد. عاشقش بودم.
به تعداد شمارش ها دَم بازدَم انجام میاد.

من- هوففف، آروم باش.

به سینه ام مشت میزدم تا نفسم با بیاد.

من- آروم باش، آروم باش، هیچ اتفاقی نیوفتاده، تو تنها نیستی، آروم باش.
بهتره برم یک آب بگیرم تا آروم شم.
#BTS#ARMY_BTS#BTS_ARMY#ARMY#Jungkook#Teahyung#Namjoon#RM#R_M#J_hope#Jin#Jimin#Suga#Yoongi#AgustD#Nam_jin#Namjin#Teah_kook#Teahkook#Teah_jin#Teahjin#Jin_kook#Jinkook#Nam_kook#Namkook#Roman#Zendegi_man#Roman_Zendegi_man#yooshi
#بی_تی_اس#آرمی_بی_تی_اس#بی_تی_اس_آرمی#آرمی#جونگکوک#جونگ_کوک#تهیونگ#ته_هیونگ#نامجون#آرام#آرم_ام#جیهوپ#جی_هوپ#جین#جیمین#شوگا#یونگی#آگوست_دی#نام_جین#نامجین#ته_کوک#تهکوک#تهجین#ته_جین#جین_کوک#جینکوک#نامکوک#نام_کوک#رمان#رمان_زندگی_من#زندگی_من#یوشی
دیدگاه ها (۰)

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

p..90همگی قدرتشونو گزاشته بودن وداشتن ییبو مهرموم میکردن دین...

Embrace of the mafia

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط