همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²¹ )
همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²¹ )
جونگ کوک و ا/ت بعد از زمان زیادی به اون مقصد مورد نظر جئون رسیدن.
«عمارت جئون»
ا/ت با کلی زور و جیغ پیاده شد و وقتی ابهت این عمارت و این جئون رو دید،
تعجب کرده بود.
ا/ت ویو:
مطمئن بود که این عمارت، این فامیلی و اسم،
و خیلی چیزای دیگه،
یکم غیر عادین!!
یعنی احتمالا که این جئون، ادم مهمی باشه
نه فقط یه رئیس شرکت که تو همچون آپارتمانی زندگی میکنه.
قطعا اون اپارتمان فقط برای نمایشه تا کسی شک نکنه
راوی:
ا/ت که همینطور درحال مقاومت کردن بود.
متوجه عصبی بودن جئون شد
جئون نزدیکش شد و به بادیگارد ها گفت:
جونگ کوک: ولش کنین!
بعد خودش دست ا/ت رو محکم گرفت و کشید
توی اون راه ا/ت که سعی میکرد
دست جئون رو از دستش در بیاره
همینجوریکه داشت تلاش میکرد،
با حرص گفت:
ا/ت: اینجا کجاست؟؟
جونگ کوک: عمارت جئون
ا/ت: چی؟؟
جونگ کوک: (پوزخند)
راوی:
توب اون لحظه هیچکس جز ا/ت و جئون اونجا نبود.
چون جونگ کوک دستور داده بود که اونجارو خلوت کنن
و کسی اونجا نباشه!
در همین لحظه
جئون کم کم داشت به ا/ت نردیک میشد که یهو..
جونگ کوک و ا/ت بعد از زمان زیادی به اون مقصد مورد نظر جئون رسیدن.
«عمارت جئون»
ا/ت با کلی زور و جیغ پیاده شد و وقتی ابهت این عمارت و این جئون رو دید،
تعجب کرده بود.
ا/ت ویو:
مطمئن بود که این عمارت، این فامیلی و اسم،
و خیلی چیزای دیگه،
یکم غیر عادین!!
یعنی احتمالا که این جئون، ادم مهمی باشه
نه فقط یه رئیس شرکت که تو همچون آپارتمانی زندگی میکنه.
قطعا اون اپارتمان فقط برای نمایشه تا کسی شک نکنه
راوی:
ا/ت که همینطور درحال مقاومت کردن بود.
متوجه عصبی بودن جئون شد
جئون نزدیکش شد و به بادیگارد ها گفت:
جونگ کوک: ولش کنین!
بعد خودش دست ا/ت رو محکم گرفت و کشید
توی اون راه ا/ت که سعی میکرد
دست جئون رو از دستش در بیاره
همینجوریکه داشت تلاش میکرد،
با حرص گفت:
ا/ت: اینجا کجاست؟؟
جونگ کوک: عمارت جئون
ا/ت: چی؟؟
جونگ کوک: (پوزخند)
راوی:
توب اون لحظه هیچکس جز ا/ت و جئون اونجا نبود.
چون جونگ کوک دستور داده بود که اونجارو خلوت کنن
و کسی اونجا نباشه!
در همین لحظه
جئون کم کم داشت به ا/ت نردیک میشد که یهو..
۳۳.۲k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.