همسایه ی من جئون جونگ کوکه p

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²² )

راوی:

که یهو یکی از بادیگرادای جئون اومد بیرون و جونگ کوک جوری نگاهش کرد که سریعا دوباره برگشت...

جئون که بخاطر این موضوع کمی حرصی شده بود،

دستی تو موهای لخت و بلندش کرد و نفسی کشید!

ا/ت که به طرز عجیبی از این حرکت ترسیده بود،

کمی عقب تر رفت و متوجه شد که سرخ شده!

جئون وقتی سرخ شدن ا/ت رو دید،

پوزخندی زد و چشماشو برای چند ثانیه ی کوتاه بست.

ا/ت: چیکار داری میکنی؟؟

جئون: چطور؟؟

ا/ت: سوالو با سوال جواب نمیدن!

جئون: هوم (پوزخند)

راوی:

جئون دوباره دستی تو موهاش کرد و به ا/ت خیره شد.

دست هاش رو تو جیبش گذاشت و کمی گلوش رو صاف کرد.

جئون: ا/ت.

ا/ت: هوم؟؟

جئون: چیزی هست که بخوای بهم بگی؟؟

ا/ت: منظورت چیه؟؟

جئون: سوالی هست که بخوای بپرسی؟؟

ا/ت: اره..

جئون:میشنوم!

ا/ت: برای چی منو اینجا اوردی؟؟

چیکارم داری؟؟

چرا با لئو اینکارو کردی؟

چرا چرا چرا؟؟؟؟؟

جئون: میفهمی!

به زودی..
دیدگاه ها (۴)

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²³ ) ا/ت: امیدوارم متوجه باشی ...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁴ ) راوی: ا/ت از این حرف جونگ...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²¹ ) جونگ کوک و ا/ت بعد از زما...

همسایه ی من جئون جونگ کوکه ( p²⁰ ) که یهو متوجه ریختن بنزین ...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁴⁷جونگکوک: معرفی میکنم... خانم کیم ا/ت. دو...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط