امتحان زندگی
《 امتحان زندگی 》
فصل 2 ) p⁸⁵
تهیونگ : یه کیک توت فرنگی نشون بدم وایستا
تهیونگ به سمتش دوید ولی ا،ت قبل از اين که دست تهیونگ بهش برسه به طرف دیگه میز رفت هنوزم با صدای بلند میخندید
ا،ت : باشه اشتباه کردم...دیگه نمیخندم...
تهیونگ : اصلا دروغگوی خوبی نیست هنوزم داری میخندی
تهیونگ از طرف دیگر میز به سمتش رفت و با عجله دستاش از پشت دوره کمرش حلقه کرد و اجازه فرارهای کنه
ولی با درد که توی سرش پیچید حلقه دستاش شل شد و یه دستش روی سرش گذاشت ا،ت با عجله به سمتش برگشت و با نگرانی پرسید
ا،ت : تهیونگ حالت خوبه
بازم با گذر خاطرات نامعفومی اخم بین آبرو هاش نشست
تهیونگ : خوبم میرم دوش بگیرم رسما کیک توت فرنگی شدم
ا،ت که از تعقیر یهویی رفتار تهیونگ تعجب کرده بود باشه آرومی گفت و تهیونگ از آشپزخونه خارج شد
...................
تهیونگ با اخم ساختگی که روی پیشونی اش بود روی صندلی اش رو عقب کشید و نشست
همسرش که کنارش نشست بود متوجه اخم تهیونگ شد و کيک توت فرنگی که درست کرده بود جلوی تهیونگ گذاشت
تهیونگ نگاه مشکوکی رو بین همسرش و کیک چرخوند
ا،ت : اونجوری نگام نکن از اولشم این کیک برای تو درست کردم
تهیونگ : باشه باور کردم
ا،ت : وای تهیونگ مسخره نکن دیگه دارم میگم واست کیک درست کردم اگه نمیخواهی برش به من
ا،ت سعی کرد کیک رو از دست تهیونگ بگیره
ولی تهیونگ مانع شد و کیک زو سمته دیگه میز گذاشت
تهیونگ : کور خوندی عمرن برم بهت
ا،ت : حالا خوبه که خورم درستش کردم حداقل بزار امتحان کنم ببینم خوبه شده یا نه
تهیونگ : لازم نکرده خودم امتحانش میکنم
تهیونگ چنگال اش رو برداشت و تیک از کیک رو با چنگالش برید و توی دهن گذاشت
ا،ت منتظر به تهیونگ نگاه میکرد
ا،ت : خوب شده....
تهیونگ : بزار ببینم نه فکر نکنم
ا،ت با شنیدن این حرف از تهیونگ اخم ریزی کرد و نگاهش رو به بشقاب دوخت تهیونگ خنده ریزی کرد وقتی دید موقع شده تلافی کار صبح رو سرشدر بیاره
تهیونگ : اخم نکن شوخی کردم خیلی خوشمزه شده
ا،ت سرش رو بلند کرد و با حرص از بین دندون غرید
ا،ت : تقصیر منه که برای تو توت فرنگی کیک درست
تهیونگ : باشه حرص نخور پیر میشی درضمن شب مهمون داریم
ا،ت : چه مهمونی کیه
تهیونگ : یکی از دوستام با دوست دختر از نیویورک اومده میخواستن با تو آشنا بشن
ا،ت : باشه.....
اسلاید 2 کیک توت فرنگی
فصل 2 ) p⁸⁵
تهیونگ : یه کیک توت فرنگی نشون بدم وایستا
تهیونگ به سمتش دوید ولی ا،ت قبل از اين که دست تهیونگ بهش برسه به طرف دیگه میز رفت هنوزم با صدای بلند میخندید
ا،ت : باشه اشتباه کردم...دیگه نمیخندم...
تهیونگ : اصلا دروغگوی خوبی نیست هنوزم داری میخندی
تهیونگ از طرف دیگر میز به سمتش رفت و با عجله دستاش از پشت دوره کمرش حلقه کرد و اجازه فرارهای کنه
ولی با درد که توی سرش پیچید حلقه دستاش شل شد و یه دستش روی سرش گذاشت ا،ت با عجله به سمتش برگشت و با نگرانی پرسید
ا،ت : تهیونگ حالت خوبه
بازم با گذر خاطرات نامعفومی اخم بین آبرو هاش نشست
تهیونگ : خوبم میرم دوش بگیرم رسما کیک توت فرنگی شدم
ا،ت که از تعقیر یهویی رفتار تهیونگ تعجب کرده بود باشه آرومی گفت و تهیونگ از آشپزخونه خارج شد
...................
تهیونگ با اخم ساختگی که روی پیشونی اش بود روی صندلی اش رو عقب کشید و نشست
همسرش که کنارش نشست بود متوجه اخم تهیونگ شد و کيک توت فرنگی که درست کرده بود جلوی تهیونگ گذاشت
تهیونگ نگاه مشکوکی رو بین همسرش و کیک چرخوند
ا،ت : اونجوری نگام نکن از اولشم این کیک برای تو درست کردم
تهیونگ : باشه باور کردم
ا،ت : وای تهیونگ مسخره نکن دیگه دارم میگم واست کیک درست کردم اگه نمیخواهی برش به من
ا،ت سعی کرد کیک رو از دست تهیونگ بگیره
ولی تهیونگ مانع شد و کیک زو سمته دیگه میز گذاشت
تهیونگ : کور خوندی عمرن برم بهت
ا،ت : حالا خوبه که خورم درستش کردم حداقل بزار امتحان کنم ببینم خوبه شده یا نه
تهیونگ : لازم نکرده خودم امتحانش میکنم
تهیونگ چنگال اش رو برداشت و تیک از کیک رو با چنگالش برید و توی دهن گذاشت
ا،ت منتظر به تهیونگ نگاه میکرد
ا،ت : خوب شده....
تهیونگ : بزار ببینم نه فکر نکنم
ا،ت با شنیدن این حرف از تهیونگ اخم ریزی کرد و نگاهش رو به بشقاب دوخت تهیونگ خنده ریزی کرد وقتی دید موقع شده تلافی کار صبح رو سرشدر بیاره
تهیونگ : اخم نکن شوخی کردم خیلی خوشمزه شده
ا،ت سرش رو بلند کرد و با حرص از بین دندون غرید
ا،ت : تقصیر منه که برای تو توت فرنگی کیک درست
تهیونگ : باشه حرص نخور پیر میشی درضمن شب مهمون داریم
ا،ت : چه مهمونی کیه
تهیونگ : یکی از دوستام با دوست دختر از نیویورک اومده میخواستن با تو آشنا بشن
ا،ت : باشه.....
اسلاید 2 کیک توت فرنگی
- ۱۳.۰k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط