اسم وانشات مرحمزخمهممیشیم

اسم وانشات:  #مرحم_زخم_هم_میشیم
#پارت2

"جین _ ا/ت+ نویسنده&"

_من دقت نکردم
+اگه صبح اینقد با عجله فرار نمیکردی یادت میموند(خنده)
_(خنده ی خجالتی)

&جین نصف مدرسه رو به ا/ت نشون داد و اخرش رسیدن به کلاس

_خیلی خب اینم از کلاسمون.. بیا بریم تو(داشتم میرفتم داخل که دیدم ایستاده)
_چرا نمیای؟
+خب.. راستش.. من
_(به دستاش ک داشت میلرزید نگاه کردم)
_چیشده؟
+خب من خیلی خجالتی و دورنگرام.. تو فضای جدید و بین ادمای جدید.. خیلی استرس میگیرم
_(دستش که داشت مثل بید میلرزید و گرفتم)
_نگران نباش چیزی نمیشه خب؟
+ب.. باشه.. فقط من..نمیدونم کجا باید بشینم..
_همرام بیا(همینطور که دستش تو دستم بود رفتیم داخل و یه راست نشستیم سر صندلی)
+(تعجب)
_میتونی همینجا پیش من بشینی.. خالیه(لبخند)
+ممنون(لبخند)(یکم اروم شده بودم.. چقد مهربونه)
ماریا: هی جین این دختره کیه؟(چشم غره)
_همکلاسی جدیدمون.. اسمش ا/ت ست
ماریا: وسط سال؟... اخراج شدی یا انتقالی گرفتی؟
+انتقالی گرفتم...
ماریا: اها
&ماریا بلند شد و رفت دقیقا جلوی ا/ت ایستاد
ماریا: میشه بپرسم چرا دست جین رو گرفته بودی؟(عصبی)
+(خواستم جواب بدم که)
_فک کنم این به تو مربوط نباشه.. نه؟
ماریا: ولی..
_ماریا.. برو بشین سرجات
&ماریا همینطور که داشت از داخل اتیش میگرفت رفت نشست سرجاش... که صندلی های بغلیش شروع کردن پچ پچ کردن

ویو پیش ماریا

جیسو: دختره اولین روز مخ جین رو زد(خنده)
ماریا: چرت نگو بابا
جیسو: مگه ندیدی چطوری دست تو دست هم اومدن؟
ماریا: فقط خفه شو

ویو پیش جین

+این دختره معلومه از تو خوشش میاد
_اره اینو همه میدونن... همهه
+(خنده)
_نمیدونم چرا گیر داده به من/:
+شاید چون از بقیه ی پسرا جذاب تری
_هوم؟(تعجب)
+(اوک شت... ا/ت ریدییییی)
+عا من منظورم این نبود یعنی... ببخشید(هول)
_(خنده) اشکال نداره

&حدودا پنج دقیقه بعد استاد اومد تو کلاس

استاد: امروز یه دانش اموز جدید اومده.. ممنون میشم بلند شه خودشو معرفی کنه
+(یه نفس عمیق کشیدمو بعدش بلند شدم.. شت از نگاه های خیره شون متنفرم)
+سلام.. من لی ا/تم.. امیدوارم سال خوبی کنار هم داشته باشیم(لبخند)(اره ارواح عمه م)
استاد: بله منم امیدوارم.. بشین
+(نشستم ولی هنوزم نگاه های خیره شونو حس میکردم)

&پرش بعد از مدرسه

ویو ا/ت
+(بدون توجه به کسی دوچرخه مو برداشتمو رفتم تو حیاط)

ویو جین
_(بی حوصله اسکیت بردمو برداشتمو رفتم تو حیاط.. ا/ت رو دیدم بهش لبخند زدم اونم لبخند زد)

ویو ا/ت
+(با لبخند هندزفری هامو تو گوشم گذاشتمو سوار دوچرخه شدمو راه افتادم)

ویو جین
_(هدفونمو روشن کردمو پامو روی اسکیت گذاشتمو پشت سر ا/ت راه افتادم)

...
(پایان پارت 2)
دیدگاه ها (۱۱)

اسم وانشات:  #مرحم_زخم_هم_میشیم#پارت3 "جین_ ا/ت+ نویسنده&" &...

اسم وانشات:  #مرحم_زخم_هم_میشیم#پارت4 "جین_ ا/ت+ نویسنده&" _...

اسم وانشات:  #مرحم_زخم_هم_میشیم#پارت1 " جین _ ا/ت + نویسنده&...

____چندروز بعد________________با ا.ت و کوان برگشتیم کرهاِما ...

معذرت دیر شد مامانم کارم داشت

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

پارت ۷۱ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط