پارت
پارت ۱۲
مدرسه مافیایی
آیسا باشه (توی ذهنش میدونم یه خبر هایی هست)
آیسا خب چرا اومدین اینجا
لورا اومدیم خرید
آیسا (با یه لحنی ) پس چرا اینجایین
لورا خب همدیگرو دیدم و اومدیم اینجا چون اونقد عجله نداشتیم
آیسا شما ها هم برای مهمونی ۲۸ اومدیدن( نکته اینجا ۱۹ هست و آیسا توی مدرسه شنیده بود که این دو تا یعنی کوک تهیونگ دارن میرن خرید برای همین خواست بیاد که به کوک نزدیک بشه )
لورا اره
آیسا اهان
۱ ساعت بد ( توی راه )
لنی واییی امروز خیلی حس خوبی رو داشت
لورا چی شد لنی
لنی کوک منو بوسید
لورا چی واقعا
لنی اره
لورا چجوری از اولش برام تعریف کن
لنی داستان ار اونجایی شروع شد که..............(همونی که توی پارت قبلی بود)
لورا وای چه رمانتیک
کوک و تهیونگ که منتظر راننده اشون بود تهیونگ برگشت گفت
تهیونگ چی شد احساس میکنم روی مود خوبی
کوک احساست درست
تهیونگ حالا چی شد
کوک بوسیدمش
تهیونگ کیو ( با تعجب )
کوک لنی رو
تهیونگ واقعا
کوک اره
تهیونگ حالا چی شد ( با ذق)
کوک هیچی
که یهویی لنی پیام داد
پیام لنی
سلام کوکی کوچولو خوبی
راستش یه خواهشی داشتم اگه میشه رابطمون رو توی مدرسه مخفی نگه داریم
دوست دارم بای تا فردا
کوک گوشیش رو برداشت و پیام رو خوند و لبخند زد
تهیونگ چی شد
کوک لنی پیام داد
تهیونگ حالا چی شد
کوک هیچی گفته رابطمون رو توی مدرسه مخفی نگه داریم تو هم حواستو جمع کن تا سوتی ندی
تهیونگ باشه بابا حواسم حس
پرش زمانی به فردا
معلم سلام بچه ها چند تا خبر دارم اولین خبر پس فردا امتحان جغرافیا دارین فقط از درس ۱۰ تا ۱۳
دومین خبر بد از اینکه امتحان هارو بدین به اردو میریم
بچه ها هوراااا
مدرسه مافیایی
آیسا باشه (توی ذهنش میدونم یه خبر هایی هست)
آیسا خب چرا اومدین اینجا
لورا اومدیم خرید
آیسا (با یه لحنی ) پس چرا اینجایین
لورا خب همدیگرو دیدم و اومدیم اینجا چون اونقد عجله نداشتیم
آیسا شما ها هم برای مهمونی ۲۸ اومدیدن( نکته اینجا ۱۹ هست و آیسا توی مدرسه شنیده بود که این دو تا یعنی کوک تهیونگ دارن میرن خرید برای همین خواست بیاد که به کوک نزدیک بشه )
لورا اره
آیسا اهان
۱ ساعت بد ( توی راه )
لنی واییی امروز خیلی حس خوبی رو داشت
لورا چی شد لنی
لنی کوک منو بوسید
لورا چی واقعا
لنی اره
لورا چجوری از اولش برام تعریف کن
لنی داستان ار اونجایی شروع شد که..............(همونی که توی پارت قبلی بود)
لورا وای چه رمانتیک
کوک و تهیونگ که منتظر راننده اشون بود تهیونگ برگشت گفت
تهیونگ چی شد احساس میکنم روی مود خوبی
کوک احساست درست
تهیونگ حالا چی شد
کوک بوسیدمش
تهیونگ کیو ( با تعجب )
کوک لنی رو
تهیونگ واقعا
کوک اره
تهیونگ حالا چی شد ( با ذق)
کوک هیچی
که یهویی لنی پیام داد
پیام لنی
سلام کوکی کوچولو خوبی
راستش یه خواهشی داشتم اگه میشه رابطمون رو توی مدرسه مخفی نگه داریم
دوست دارم بای تا فردا
کوک گوشیش رو برداشت و پیام رو خوند و لبخند زد
تهیونگ چی شد
کوک لنی پیام داد
تهیونگ حالا چی شد
کوک هیچی گفته رابطمون رو توی مدرسه مخفی نگه داریم تو هم حواستو جمع کن تا سوتی ندی
تهیونگ باشه بابا حواسم حس
پرش زمانی به فردا
معلم سلام بچه ها چند تا خبر دارم اولین خبر پس فردا امتحان جغرافیا دارین فقط از درس ۱۰ تا ۱۳
دومین خبر بد از اینکه امتحان هارو بدین به اردو میریم
بچه ها هوراااا
- ۶.۱k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط