Part59
#Part59
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
خنده ی بلندی کرد
_ پسر انگار فیلم سینماییه
بعد اَدام رو در اورد
_ همه چیز تحت کنترله!
منم مثل خودش شروع کردم به بلند بلند خندیدن
ولی بین این خنده ها استرس عجیبی وجودم رو گرفته بود
طی همین دو هفته فهمیده بودم اونایی که یاسر باهاشون کار میکنه و میخواد دورشون بزنه خیلی گردن کلفت تر از این حرفها هستند تا حدی که آدم کشتن براشون مثل آب خوردن بود
یاسر مخ دختر اون یارو رو زده بود و تا حدودی هم شده بود مشاورش و از طرفی هم دومادش حساب میشد چون با دختره نامزد کرده بود و...
طرف خیلی رو یاسر حساب میکرد و تقریباً این نقشه رو یاسر برای طرف پیاده کرده بود...
با صدای بلند داشتیم میخندیدیم که در اتاق باز شد
پارمیس اومد داخل
_ خوش خنده ها بیاید نهار!
لبخندی به پارمیس زدم
از وقتی قبول کردم تو تیم باشم از پارمیس دوری کردم و همچنین حرف یاسمن من رو به خودم آورد که وقتی شیرین رو محدود کردم خودم غلط میکنم با دخترای دیگه خوش میگذرونم
پارمیس هم هیچی به روی خودش نیاورده
ولی نمیدونم مشکلش با یاسر چیه!
یاسر پوزخندی به پارمیس زد و با سر به من اشاره کرد بریم بیرون یاسمن و امیر خان خونه نبودند
هنوز هم از کارهای امیر خان سر در نیاورده بودم ولی یاسمن هم بدون اینکه بدونند که ربطی به یاسر داره شده بود منشی همون یارو
تازه فهمیده بودم که یاسر و یاسمن فقط از طرف مادری خواهر برادر هستند
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
خنده ی بلندی کرد
_ پسر انگار فیلم سینماییه
بعد اَدام رو در اورد
_ همه چیز تحت کنترله!
منم مثل خودش شروع کردم به بلند بلند خندیدن
ولی بین این خنده ها استرس عجیبی وجودم رو گرفته بود
طی همین دو هفته فهمیده بودم اونایی که یاسر باهاشون کار میکنه و میخواد دورشون بزنه خیلی گردن کلفت تر از این حرفها هستند تا حدی که آدم کشتن براشون مثل آب خوردن بود
یاسر مخ دختر اون یارو رو زده بود و تا حدودی هم شده بود مشاورش و از طرفی هم دومادش حساب میشد چون با دختره نامزد کرده بود و...
طرف خیلی رو یاسر حساب میکرد و تقریباً این نقشه رو یاسر برای طرف پیاده کرده بود...
با صدای بلند داشتیم میخندیدیم که در اتاق باز شد
پارمیس اومد داخل
_ خوش خنده ها بیاید نهار!
لبخندی به پارمیس زدم
از وقتی قبول کردم تو تیم باشم از پارمیس دوری کردم و همچنین حرف یاسمن من رو به خودم آورد که وقتی شیرین رو محدود کردم خودم غلط میکنم با دخترای دیگه خوش میگذرونم
پارمیس هم هیچی به روی خودش نیاورده
ولی نمیدونم مشکلش با یاسر چیه!
یاسر پوزخندی به پارمیس زد و با سر به من اشاره کرد بریم بیرون یاسمن و امیر خان خونه نبودند
هنوز هم از کارهای امیر خان سر در نیاورده بودم ولی یاسمن هم بدون اینکه بدونند که ربطی به یاسر داره شده بود منشی همون یارو
تازه فهمیده بودم که یاسر و یاسمن فقط از طرف مادری خواهر برادر هستند
۳.۸k
۲۲ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.