p5
راستی؟
_هوم
*من دیگه نمی رم خونه
_نکنه دوباره میخوای بحثشو باز کنی
*نه آخ.....
_اگه میخوای دوباره سرت داد بزنم میتونی
...........فلش بک قبل از رسیدن به مهمونی......
*یه چیزی میخوام ازت بپرسم
_بگو
*یعنی الان دارم باتو میام قرار نیست دیگه خانوادم و دوستامو ببینم
_خیر
*چرا
_چون چ چسبیده به را تو برامنی و هیچکس اجازه نداره ببینتت حتی خانوادت (با داد )
*باشه
.........................................................
_میرم بیرون
&یونگی رفت بیرون ات شروع کرد گریه کردن شاید به ظاهر دختر شجاع و نترسی بود اما واقعا می ترسید الان می ترسید اگه یونگی کاری باهاش کنه یا مادر پدرش را دیگه نتونه ببینه اما مجبور به ادامه دادن بود
باید تلاش می کرد تا بتونه بازم به زندگی اولش برگرده اما مثل اینکه یونگی این رو نمیخواد شاید ات باید یه بار همه حرف های یونگی بشنوه
..........................
ویو یونگی
_رفتم بیرون انگار همون موقع بضقش ترکید اما چکار میتونم بکنم چز گوش دادن به صدای هق هق هاش من فقط اون دوست دارم فقط همین میخوام که اونم منو دوست داشته باشه دیگه واقعا دلم طاقت نیاورد رفتم درو باز کردم دیدم با بدن لخت نشسته تو پاهاشو تو دلش جمع
_هوم
*من دیگه نمی رم خونه
_نکنه دوباره میخوای بحثشو باز کنی
*نه آخ.....
_اگه میخوای دوباره سرت داد بزنم میتونی
...........فلش بک قبل از رسیدن به مهمونی......
*یه چیزی میخوام ازت بپرسم
_بگو
*یعنی الان دارم باتو میام قرار نیست دیگه خانوادم و دوستامو ببینم
_خیر
*چرا
_چون چ چسبیده به را تو برامنی و هیچکس اجازه نداره ببینتت حتی خانوادت (با داد )
*باشه
.........................................................
_میرم بیرون
&یونگی رفت بیرون ات شروع کرد گریه کردن شاید به ظاهر دختر شجاع و نترسی بود اما واقعا می ترسید الان می ترسید اگه یونگی کاری باهاش کنه یا مادر پدرش را دیگه نتونه ببینه اما مجبور به ادامه دادن بود
باید تلاش می کرد تا بتونه بازم به زندگی اولش برگرده اما مثل اینکه یونگی این رو نمیخواد شاید ات باید یه بار همه حرف های یونگی بشنوه
..........................
ویو یونگی
_رفتم بیرون انگار همون موقع بضقش ترکید اما چکار میتونم بکنم چز گوش دادن به صدای هق هق هاش من فقط اون دوست دارم فقط همین میخوام که اونم منو دوست داشته باشه دیگه واقعا دلم طاقت نیاورد رفتم درو باز کردم دیدم با بدن لخت نشسته تو پاهاشو تو دلش جمع
۱۶.۳k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.