خودم بزرگت میکنم
خودم بزرگت میکنم
پارت :۱۳
ا.ت. صبح با دل درد شدیدی از خواب بیدار شدم داخل بغل کوک بودم ازش ناراحت بودم ولی از اینم خوشحال بودم که مال اون شدم
آروم دستامو گذاشتم روی زاویه فکاش لبشو سطحی بوسیدم
که تکونی خوردی دستاشو دورم محکم تر کرد منو گذاشت روش بیشتر کیس میرفت منم همراهیش کردم
کوک. لبات خوشمزس بیب
ا.ت. که زیر دلم تیر کشید اخخخ
کوک. چیشد بیبی ؟
ا.ت. زیر دلم واییی
کوک.آروم دستمو بردم زیر لباس زیرشو زیر دلشو مالش میدادم
الان بهتری ؟
ا.ت. ارع بهترم برآید استایل بغلم کرد بردم داخل پذیرایی تا صبحانه بخوریم
پرش به ۲ هفته بعد
ا.ت. یک هفته که تنهام کوک رفته مسافرت کاری منم با مامان بزرگ داخل این عمارت بزرگم یونا هم میاد بهم سر میزنه یه پنج روزی هست حالت تهوع دارع نمیدونم چیه به مامان بزرگ گفتم گفت شاید حامله باشی ولی فک نکنم مسموم شدم
اجوما. من آمدم دخترم
ا.ت. خوش آمدی مامان بزرگ
اجوما. دخترم بیا اینجا
ا.ت. چشم الان میام جانم مامان بزرگ
اجوما. دخترم این بیبی چکو برای تو گرفتم برو ازش استفاده کن بلدی چجوری استفاده کنی
ا.ت. ارع بلدم از دستش گرفتم رفتم دست شویی میترسیدم که کوک از بچه خوشش نیاد ولی باز کاریه که شده انجام دادم آمدم بیرون (من به جای استرس دارم )
کههه........
لایک کامنت بزارین برام 😁😁
پارت :۱۳
ا.ت. صبح با دل درد شدیدی از خواب بیدار شدم داخل بغل کوک بودم ازش ناراحت بودم ولی از اینم خوشحال بودم که مال اون شدم
آروم دستامو گذاشتم روی زاویه فکاش لبشو سطحی بوسیدم
که تکونی خوردی دستاشو دورم محکم تر کرد منو گذاشت روش بیشتر کیس میرفت منم همراهیش کردم
کوک. لبات خوشمزس بیب
ا.ت. که زیر دلم تیر کشید اخخخ
کوک. چیشد بیبی ؟
ا.ت. زیر دلم واییی
کوک.آروم دستمو بردم زیر لباس زیرشو زیر دلشو مالش میدادم
الان بهتری ؟
ا.ت. ارع بهترم برآید استایل بغلم کرد بردم داخل پذیرایی تا صبحانه بخوریم
پرش به ۲ هفته بعد
ا.ت. یک هفته که تنهام کوک رفته مسافرت کاری منم با مامان بزرگ داخل این عمارت بزرگم یونا هم میاد بهم سر میزنه یه پنج روزی هست حالت تهوع دارع نمیدونم چیه به مامان بزرگ گفتم گفت شاید حامله باشی ولی فک نکنم مسموم شدم
اجوما. من آمدم دخترم
ا.ت. خوش آمدی مامان بزرگ
اجوما. دخترم بیا اینجا
ا.ت. چشم الان میام جانم مامان بزرگ
اجوما. دخترم این بیبی چکو برای تو گرفتم برو ازش استفاده کن بلدی چجوری استفاده کنی
ا.ت. ارع بلدم از دستش گرفتم رفتم دست شویی میترسیدم که کوک از بچه خوشش نیاد ولی باز کاریه که شده انجام دادم آمدم بیرون (من به جای استرس دارم )
کههه........
لایک کامنت بزارین برام 😁😁
۹.۹k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.