رمان رویای خونین
رمـان رویای خونین
پـارت چـهارم🌷✨
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
عـمارت مخفی جانگکوک
اوه ریون به آرامی به هوش آمد. روی تخت بزرگ کینگسایز با ملحفههای ابریشمی مشکی دراز کشیده بود. محیط اطرافش ناآشنا بود - دیوارهای شیشهای، مبلمان مدرن، و چراغهای مخفی که نور ملایمی پخش میکردند.ناگهان یادش افتاد. با وحشت از تخت پرید، اما پاهایش سست بود.
جانگکوک: (با صدایی آرام از گوشه اتاق)
"نترس. اینجا امن است."
اوه ریون خودش را به دیوار رساند. جانگکوک کنار پنجره ایستاده بود، نور ماه بدن عضلانی او را روشن میکرد.
اوه ریون: (با لرزش)
"شما...شما اون مردی از مهمونی هستید. چرا من اینجام؟"
جانگکوک: (قدم نزدیکتر)
"چون دیگه نمیذارم بهت صدمه بخوره."
اشک در چشمان اوه ریون حلقه زد. ترس و امید در وجودش جنگ میکردند.
تیزر برای پارت بعدی:
آیا اوه ریون میتواند به این مرد خطرناک اما محافظهکار اعتماد کند؟
واکنش پدرش وقتی از ناپدید شدن دخترش مطلع شود چه خواهد بود؟
و رازهای تاریکتری که جانگکوک هنوز فاش نکرده...
تو مال منی، حتی اگر مجبور باشم جهنم را به زمین بیاورم تا ازت محافظت کنم.
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
#بی_تی_اس
#فیک #سناریو
#جونگکوک #رمان
پـارت چـهارم🌷✨
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
عـمارت مخفی جانگکوک
اوه ریون به آرامی به هوش آمد. روی تخت بزرگ کینگسایز با ملحفههای ابریشمی مشکی دراز کشیده بود. محیط اطرافش ناآشنا بود - دیوارهای شیشهای، مبلمان مدرن، و چراغهای مخفی که نور ملایمی پخش میکردند.ناگهان یادش افتاد. با وحشت از تخت پرید، اما پاهایش سست بود.
جانگکوک: (با صدایی آرام از گوشه اتاق)
"نترس. اینجا امن است."
اوه ریون خودش را به دیوار رساند. جانگکوک کنار پنجره ایستاده بود، نور ماه بدن عضلانی او را روشن میکرد.
اوه ریون: (با لرزش)
"شما...شما اون مردی از مهمونی هستید. چرا من اینجام؟"
جانگکوک: (قدم نزدیکتر)
"چون دیگه نمیذارم بهت صدمه بخوره."
اشک در چشمان اوه ریون حلقه زد. ترس و امید در وجودش جنگ میکردند.
تیزر برای پارت بعدی:
آیا اوه ریون میتواند به این مرد خطرناک اما محافظهکار اعتماد کند؟
واکنش پدرش وقتی از ناپدید شدن دخترش مطلع شود چه خواهد بود؟
و رازهای تاریکتری که جانگکوک هنوز فاش نکرده...
تو مال منی، حتی اگر مجبور باشم جهنم را به زمین بیاورم تا ازت محافظت کنم.
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
#بی_تی_اس
#فیک #سناریو
#جونگکوک #رمان
- ۳.۹k
- ۰۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط