لجباز جذابP40
لجباز_جذابP40
از جونگ کوک دوور شدیم که.. چند نفر جلومون رو گرفتن..
+آیو لالی هاا..
×اوک.. اوک
ملیسا: اوههه خیلی پرو شدی تو جدیدا با عشق من میری این ور اون ور..
+عشقت دیگه کیه؟
یکی: جونگ کوک
+چییی.. خبب.. خب به من چه
ملیسا: ببین دختر جوون اگه یه دفعه دیگه فقط یه دفعه دیگه نزدیک جونگ کوک بشی خودتو مرده بدون..
دستشو گذاشت رو شونم دقیقا اونجایی که زخمم بوود..
+ببین عزیزم اینو تو مخت فروو کن... من به کوک جونت کاری ندارمم.. اگه خیلی دلت برلش میسوزه برو انو بگیر نه من..
که یکی زد توی گوشم و هلم داد که خوردم به دیوار.. درد دستم خیلی شدد.. طوری که تحملش خیلی سخت بوود..
آیو موهاشوو کشید و هلش داد که افتاد..
×دلت میخواد بمیری؟.... ایکبیری..
+آیو بس کنن
×کسی دست بزنه به دوستم... زندش نمیزارممم
ــــــــــــــــــــ
÷عهه کوک..
_عااا
÷ات و آیو کجا رفتن؟
_رفتن تو کلاس
÷ولی من که نگاه کردم نبودن...!
*بچهه هااا.... دعوا شدههه..
_جدی دوباره؟
*اره دخترا...
_چییی؟ اتم بوود؟
*شلووغ شده بوود چیزی ندیدم..
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
ملیسا: تو چیکار کردی؟
×چیه لال شدی؟
+خواهش میکنم بس کنید...
×ات خوبی؟ پاشوو
+بیا زوود بریممم... الان همه میان...
احساس کردم از دستم داره خونا میریزه که یک قطرش ریخت روی زمین..
که یکی از دخترا جییغغغ زدد
دختره: خوووونننننن
×دستتت داره خوون میاد...
+زوود باش برییم
ملیسا: کجا کجا؟ جپاب خلاف کارای مدرسه بایدم این باشههه...
یکی از دخترای دیگه: بخدا داره از دستش خووون میاددد
ملیسا: گوول نخوورین ساختگیه...
+ببین اگه دوست داری عشقت دردسر درست نکنه بکش کنارر.. بعدش بعدا تماممو بزن فقط بروو کنار دارم از درد میمیرمم
ملیسا: فکر کردی میتونی در بری
که لیسا هلش دادو دستمو کشید.... به سرعت رفتیم توی درمانگاه...
ــــــــــــــــ
_اینجا چه خبره؟ کی این دعوا رو درست کرده؟
ملیسا: ات اوون این اشوبو به پا کرده...
_ات؟
÷وااای
_امکان نداره..
ملیسا: چیه نمیخوای قبول کنی که کار اون بوده؟
*لیسا هم بوود؟
ملیسا: بله بچه ها دیدن باهام چیکار کرد..
از جونگ کوک دوور شدیم که.. چند نفر جلومون رو گرفتن..
+آیو لالی هاا..
×اوک.. اوک
ملیسا: اوههه خیلی پرو شدی تو جدیدا با عشق من میری این ور اون ور..
+عشقت دیگه کیه؟
یکی: جونگ کوک
+چییی.. خبب.. خب به من چه
ملیسا: ببین دختر جوون اگه یه دفعه دیگه فقط یه دفعه دیگه نزدیک جونگ کوک بشی خودتو مرده بدون..
دستشو گذاشت رو شونم دقیقا اونجایی که زخمم بوود..
+ببین عزیزم اینو تو مخت فروو کن... من به کوک جونت کاری ندارمم.. اگه خیلی دلت برلش میسوزه برو انو بگیر نه من..
که یکی زد توی گوشم و هلم داد که خوردم به دیوار.. درد دستم خیلی شدد.. طوری که تحملش خیلی سخت بوود..
آیو موهاشوو کشید و هلش داد که افتاد..
×دلت میخواد بمیری؟.... ایکبیری..
+آیو بس کنن
×کسی دست بزنه به دوستم... زندش نمیزارممم
ــــــــــــــــــــ
÷عهه کوک..
_عااا
÷ات و آیو کجا رفتن؟
_رفتن تو کلاس
÷ولی من که نگاه کردم نبودن...!
*بچهه هااا.... دعوا شدههه..
_جدی دوباره؟
*اره دخترا...
_چییی؟ اتم بوود؟
*شلووغ شده بوود چیزی ندیدم..
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
ملیسا: تو چیکار کردی؟
×چیه لال شدی؟
+خواهش میکنم بس کنید...
×ات خوبی؟ پاشوو
+بیا زوود بریممم... الان همه میان...
احساس کردم از دستم داره خونا میریزه که یک قطرش ریخت روی زمین..
که یکی از دخترا جییغغغ زدد
دختره: خوووونننننن
×دستتت داره خوون میاد...
+زوود باش برییم
ملیسا: کجا کجا؟ جپاب خلاف کارای مدرسه بایدم این باشههه...
یکی از دخترای دیگه: بخدا داره از دستش خووون میاددد
ملیسا: گوول نخوورین ساختگیه...
+ببین اگه دوست داری عشقت دردسر درست نکنه بکش کنارر.. بعدش بعدا تماممو بزن فقط بروو کنار دارم از درد میمیرمم
ملیسا: فکر کردی میتونی در بری
که لیسا هلش دادو دستمو کشید.... به سرعت رفتیم توی درمانگاه...
ــــــــــــــــ
_اینجا چه خبره؟ کی این دعوا رو درست کرده؟
ملیسا: ات اوون این اشوبو به پا کرده...
_ات؟
÷وااای
_امکان نداره..
ملیسا: چیه نمیخوای قبول کنی که کار اون بوده؟
*لیسا هم بوود؟
ملیسا: بله بچه ها دیدن باهام چیکار کرد..
۱۵.۵k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.